تو زندگی مرا هنگامی که
حواسم پرت چشمانت بود
دزدیدی
و من بی زندگی
زانوهایم را بغل زده ام
تا مبادا کسی آنها را نیز از من بگیرد
کاش...
آن قدر باران می بارید
تا تو هوس کنی
زندگی ات را در اندام زنی
غرق کنی
و مـــن آرام فـــــــراموش شـــــــوم
و با زانوهایم
پشت پنجره های باران خورده ی دنیا
زندگی کنم
-------------------------------------
من شاید خیلی کارا بلد نباشم شاید به قول برادرم بلد نباشم کارامو سریع انجام بدم بلد نباشم تظاهر کنم شاید بلد نباشم اونی باشم که بقیه میخوان اونی که بقیه دوست دارن بلد نیسم دورو باشم و زرنگ شاید بلد نباشم حرف بزنم اما بلدم عشق بورزم بلدم دیگران رو دوست داشته باشم بلدم بهشون بگم که خیلی خوبن بلدم بگم که معرکه هستن اینطوری هم من حس خوبی دارم و شاید اونا هم همینطور باشن -------------------------------------
|
بوسه هایت را تنها روی لبهای من بکار بنگر چگونه خوشه های سرخ عشق درون رگهایت جوانه خواهد زد وتا ابد آرامش و لبخند درو خواهی کرد ------------------------------------- |
همیشه در شب همیشه در شعر همیشه در ترانه های بغض آلود پراز مهر با توبوده ام من تورا بانگاهی ساده خیره می مانم وشعرهای ناتمامم را واژه واژه باتو می یابم چه لحظه ها به اندازه ی تمام پنجره های شب به یادت زار میگریم. وعشقت همچو نیلوفران لحظه لحظه درمرداب سینه ام جوانه می زند من دیگر تمام توام........ وعطر خیالت درذره های تیره ی شبهای خلوتم نفوذ کرده است........... اکنون توتنها دلیل بودن منی وتودیگر، تمام منی..... ------------------------------------- در آغـــُـــوشم که
میگیـــــــــری ؛ |
------------------------------------- میبینی؟! |
------------------------------------- |
من هنــوز اینجــام ...
کنار ِ تمام دلتنگی هـای گاه و بی گاه ِ دلـم...! هنـوز هم درگیـر ِ نگاه ِ شرجی ِ تبـدار ِ توام ...! هنـوز هم به لبخندت دلـم میلرزد ...! هنـوز هم غروب که میشــود دلتنگی هجــوم می آورد اشک میشـود میبارم ...! تـو پشت ِ کدام هنــوز جا ماندی که دستم به تــو نمیرســد !
|
------------------------------------
به خودم میام و میبینم همه ی این شب هــا رو به تو فکر کردم ... به خودم میام و میبینم نیمشه بهت فکر نکرد ... به خودم میام و میبینم واسه به تو فکر نکردن دیــــره ... خیلی دیـــر ... به خودم میام و میبینم شدی همه ی زندگیـــم ... به خودم میام و میبینم شدی تموم لحظه هـــام ... به خودم میام و میبینم بی تو نمیتونم ...
------------------------------------- |
تنها ------------------------------------- |
موهایم را -همانطور که تو دوست داشتی- بلند خواهم کرد. آنقدر بلنــــــد که بالاخره دست های تو بهشان برسد! تو فقط دستَت را دراز کن.... نه...دیگر کوتاهشان نمی کنم! ------------------------------------- |
عاشقانه
------------------------------------- |
------------------------------------- |
من که میدانم شبی عمرم به پایان میرسدپس چرایادت نباشم ------------------------------------- |
یه کاسه شراب باشد میان من و تو تو از لب کاسه بنوش من ازلب تو
------------------------------------- |
من.....
به دنبال دستانی هستم که هیچگاه دست سردم رارهانکند.... به دنبال قلبی هستم که جایی برای عشق آتشینم داشته باشد.... به دنبال دلی هستم که دروغ وریارانشناسد.... چشمانی که چشمانم رابه خاطربسپارد..... ولبانی که نامم رازمزمه کند.... به دنبال عشقی هستم که درآن جدایی معنایی ندارد..... وگاه اگرازدلم رنجیدپاروی عشقش نگذارد...... من.... به دنبال سوارنشین اسب سپیدرویاهانیستم..... تنهابه دنبال دلی هستم که مفهوم عشق رادرک کرده باشد....
------------------------------------- |
همیشه یه خاطراتی هست که وقتی بهش فکرمیکنی میگی من چقدخربودم -------------------------------------
|
آنکه چشمان تو را این همه زیبا می کرد
کاش از روز ازل فکر دل ما می کرد
یا نمی داد به تو این
همه زیبایی
را
یا مرا در غم عشق تو شکیبا می کرد دوستت دارم عشقم....... -------------------------------------
|
امتــــحان عشــــــق