وقتی می گویم
دوستت دارم
شاید تصور کنی تنها چند واژه
ی ساده را در کنار هم گذاشته
ام
و جمله ای را بیان کرده ام
اما...
این تنها یک جمله نیست !
دنیای لبریز از رویا های سبز
و سرخ !
همین جمله کوتاه !
آری همین چند واژه خود
کتابیست سر شار از معنا !
دوستت دارم یعنی بی حضور تو
زندگی برایم بی معناست
بی تو دنیای من به سردی می
گراید و چشمانم بی فروغ
میگردد !
دوستت دارم یعنی قلب من
منزلگاه توست
و وجودم سرزمینی که تخت
پادشاهی را تنها لایق تو می
دانم .
دوستت دارم
محبوبم، اشکهایت را پاک کن
زیرا عشقی که چشمان ما را
گشوده و ما را خادم خویش
ساخته
موهبت صبوری و شکیبایی را نیز
به ما ارزانی می دارد
اشکهایت را پاک کن و آرام
بگیر
زیرا ما با عشق میثاق بسته
ایم و برای آن عشق است که
رنجِ نداری ، تلخی، بی نوایی
و درد جدایی
را تاب می آوریم
باور کن که
دوستت دارم ای تنها بهانه
برای زنده بودنم ، نفس
کشیدنم دوستت دارم .... ای
امید و آرزوی من ، دنیای من
دوستت
دارم.... ای تو به زیبایی یک
گل سرخ ، به پاکی یک چشمه
زلال ،
به لطافت باران بهار دوستت
دارم.... ای تو فصل بهارم ،
همیشه
یارم ، همدم این دل پاره پاره
ام دوستت دارم.... ای تو
آرامش
وجودم ، همه بود و نبودم ،
هستی و تار و پودم دوستت
دارم.... ای
تو طلوع زندگی ام ، ناجی لب
تشنگی ام دوستت دارم.... ای
تو
عشق زندگی ام ، همیشگی ام ،
ماندنی ام دوستت دارم...
دوستت دارم...