من عاشق بودم و از عشق برات نوشتم
گفتم تقدیرم تویی اینه سرنوشتم
تو بهم گفتی من توی تقدیر تو نیستم
آخه من مثل تو عاشقی رو بلد نیستم
یکم که بیشتر گذشت من فهمیدم
که از عشق تو پوچم و هیچی نفهمیدم
خیلی سعی کردم که بهت عشقمو نشون بدم
ولی خیلی دیر شد ومن بهت گفتم راهو بلدم
انقدر پست شدی که روی خاطراتمون یه عینک آفتابی زدی
حالا بگو ببینم خورشید جدایی چشمهاتو نمی سوزونه؟؟؟؟!!!
دخترجوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چندماهه به آرژانتین منتقل شد
پس از دوماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون:لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم
و باید بگویم که دراین مدت ده بار به توخیانت کرده ام !!!ومی دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم.من را ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست
باعشق : روبرت دخترجوان رنجیـده خاطر از رفتار مرد،
از همه همکاران و دوستانش می خواهد که عکسی از نامزد،
برادر، پسرعمو، پسردایی ... خودشان به او قرض بدهند
و همه آن عکسها را که کلی بودند با عکس روبرت، نامزد بی وفایش،
در یک پاکت گذاشته و همراه با یادداشتی برایش پست می کند،
به این مضمون:روبرت عزیز، مرا ببخش، اما هر چه فکر کردم قیافه تو را به یاد نیاوردم،
لطفاً عکس خودت را از میان عکسهای توی پاکت جدا کن و بقیه را به من برگردان
ضدحال یعنی تو اتاقت فیلم جذاب ببینی یهویی مامان یا بابا بیان داخل اتاقت!
ضدحال یعنی با دوست پسرت بری کوه با الگانس پلیس برگردی در خونتون!
ضدحال یعنی شب اول ازدواجت یه عالمه مهمون از شهرستان واست بیاد بشه مزاحم!
ضدحال یعنی دانشگاه قبول بشی خانوادت نذارن بری!
ضدحال یعنی طرف مو بکاره حج واجب اسمش دربیاد!
ضدحال یعنی خوشکل موشکل کنی بری مهمونی هیچکس خونه نباشه برگردی!
حالا بالاخره ضدحال یعنی چی.ی.ی.ی.ی.ی.ی.ی.ی.ی.ی؟؟؟؟
لطفا نظر بده. اگه دوست داری مطلب بذار.
دلیلی برای دلتنگی نیست! اما دلتنگم!
دلیلی برای دلگیری نیست! اما دلگیرم!
دلیلی برای بیتابی نیست! اما بی تابم!
دلیلی برای گلایه نیست! اما گله مندم!
دلیلی برای بغض نیست! اما بغض میکنم!
دلیلی برای تلخی نیست! اما تلخم!!
دلیلی برای دیدن نیست! اما می بینم!
دلیلی برای شنیدن نیست! اما میشنوم!
دلیلی برای گفتن نیست! اما میگویم!
دلیلی برای خواندن نیست! اما میخوانم!
دلیلی برای نوشتن نیست! اما مینویسم!
دلیلی برای بوسیدن نیست! اما میبوسم!
دلیلی برای بوییدن نیست! اما میبویــــــم!
دلیلی برای لمس نیست! اما لمس میکنم!
دلیلی برای حس نیست! اما حس میکنم!
دلیلی برای خاطره نیست! اما خاطره میشوم!
دلیلی برای ثبت نیست! اما ثبت میکنم!
دلیلی برای رسیدن نیست! اما میرسم!
دلیلی برای بریدن نیست! اما می برم!
دلیلی برای رفتن نیست! اما میروم!
دلیلی برای فریاد نیست! داد میزنم!
دلیلی برای نفرت نیست! اما متنفرم!
دلیلی برای نفرین نیست! اما نفرین میکنم!
دلیلی برای دیوانگی نیست! اما دیوانه ام!
دلیلی برای گریه نیست! اما می گریـــم!
دلیلی برای من نیست! اما من منم!
دلیلی برای تو هست؟! اما تو نیستی!!
دلیلی برای او نیست! اما او هست!
دلیلی برای WisH نیست! اما می ماند!
دلیلی برای نبض نیست! اما نبض میزند!
دلیلی برای زندگی نیست! اما زنده ام!
دلیلی برای رشد نیست! اما رشد میکنم!
دلیلی برای نبوغ نیست! اما بالغ میشوم!
دلیلی برای زدن نیست! اما میزنم!
دلیلی برای کشتن نیست! اما میکُشم!
دلیلی برای کشیدن نیست! اما میکِشم!
دلیلی برای جریان نیست! اما جاری ام!
دلیلی برای شب نیست! اما شب.......!
دلیلی برای روز نیست! اما روز..........!
دلیلی برای OwL نیست! شب میبیند!
دلیلی برای زیبا نیست! اما زیباست!
دلیلی برای زشت نیست! اما زشت است!
دلیلی برای خوبی نیست! اما خوب است!
دلیلی برای بدی نیست! اما بد است!
دلیلی برای شادی نیست! اما شاد نیست!
دلیلی برای دروغ نیست! اما دروغ میشود!
دلیلی برای فحش نیست! اما میگوید!
دلیلی برای کاغذ نیست! مداد دلیلش میشود!
دلیلی برای دلیل نیست! دلیل خودش چیست؟؟
دلیلی برای خدا نیست! لازم ندارد!
دلیلی برای پایان نیست! اما تمام میکنم!!
دلیل تو چیست؟