1- هرگاه شوهر شما مبتلا به ناتوانی جنسی می شود
آنچه نباید کرد: |
خصوصیاتی که شعله تحریک جنسی آقایون را خاموش می کند
خانم ها آیا می دانید که چه چیزهایی شعله جنسی آقایون را خاموش می کند؟ خیلی چیزها البته ممکن است رفتار یا خصوصیتی که شعله جنسی یک مرد را خاموش می کند، برای مرد دیگر اینطور نباشد. بعد از انجام تحقیقات مختلف، ما به این نتایج رسیده ایم. در این مقاله لیستی 10 موردی از مهمترین چیزها و رفتارهایی که تحریک جنسی آقایون را متوقف می کند، گرد آورده ایم. خانم ها همیشه به یاد داشته باشید ممکن است همه این موارد شعله تحریک همسر شما را خاموش نکند اما در هر حال از جمله متداولترین مسائلی است که می تواند منجر به آن شود.
1. زن هایی که مثل پلیس های ترافیک عمل می کنند.
یعنی زنهایی که حین عمل جنسی از مردشان می خواهند کاری را انجام دهد. مثلاً می گویند، لباسم را آرام دربیار، حالا گردنبندمو دربیار، نه نه نه اینقدر تند، با دستت موهامو نوازش کن، و و و.... بله خیلی از خانم ها هستند که موقع سکس چنین رفتاری دارند. در تحقیقاتی که ما انجام دادیم مردها واقعاً از این رفتار متنفر بودند. البته ابراز احساستان درمورد سکس بااینکه مثل یک پلیس ترافیک دستور بدهید، خیلی فرق می کند.
2. زنهایی که در بستر، بی تحرک هستند (واکنش نمی دهند).
کاملاً واضح است که این کدام دسته از خانم ها می باشند. خیلی از زنها هستند که فقط در تختخواب دراز می کشند و بقیه کارها مسئولیتش با مرد است. قدیم عرف به این شکل بوده است اما امروز اصلاً برای هیچ مردی قابل قبول نیست. مردها دوست دارند خانمشان به آنها واکنش دهد. این مهمترین شکایتی بود که در این تحقیقات مردها از خانم هایشان داشتند.
3. زنهایی که به خودشان نمی رسند.
این مسئله بیشتر مربوط به خانم های متاهل است. خیلی از ما اینطور هستیم. بعد از ازدواج چندان به خودمان رسیدگی نمی کنیم. چند نفر از شما تا به حال این جمله به ذهنتان خطور کرده که "الان دیگر زنش هستم لازم نیست تحت تاثیرش بگذارم."؟ مطمئن باشید نظر مردها چیز دیگری است. در این تحقیقات، مردها از زنهایی که خودشان را ول کرده و دیگر رسیدگی های لازم را به خودشان نمی کنند، بدگویی می کردند. مثلاً اصلاح نکردن بدن، درست نکردن موها، پوشیدن لباسهای زیر پاره، بوی بد دهان، رسیدگی نکردن به ناخن ها و از این قبیل. پس کمی برای خودتان وقت بگذارید و همیشه خودتان را مرتب و سرحال نگه دارید.
4. زنهایی که مداوم از خودشان و بدنشان بدگویی می کنند.
باید یاد بگیرید که جسمتان را دوست داشته باشید. این شوهرتان را خیلی تحریک می کند. آنها از اینکه بخواهید مدام در مورد نواقص و اشکالاتتان غر بزنید خسته می شوند.
5. زنهایی که فقط به وضعیت مادی مرد توجه دارند.
میدانم که خیلی از شما ممکن است بگویید که این آخرین چیزی است که به ذهنتان خطور می کند. اما خیلی از زنها هم هستند که فقط به خاطر پول مرد با او همخوابه می شوند. مردها واقعاً از این رفتار متنفر هستند و مطمئناً حق هم دارند. این خیلی سنگدلانه است.
6. زنهایی که درمورد دوست پسرهای قبلیشان حرف می زنند.
این مسئله برای مردها بسیار ناراحت کننده است و آیا می توانید حق را به آنها ندهید؟ خواهشاً تاریخچه روابط خودتان را با مردهای دیگر برای خودتان نگه دارید. اگر شما هم جای او بودید، مطمئناً دوست نداشتید بایستید و او از دوست دخترهایش برایتان تعریف کند.
7. زنهایی که لباس زیر های زیبا نمی پوشند.
مردها اصلاً شبیه هم نیستند و سلیقه آنها در لباس زیر هم شبیه به هم نیست. همه چیز به سلیقه مرد شما بستگی دارد. پس با خود او در این باره صحبت کنید و ببینید او چه دوست دارد. طبق تحقیقات، لباس زیر نقش بسیار مهمی در تحریک مردها دارد.
8. زنهایی که خیلی در بستر حرف می زنند.
این مسئله کمی برای من عجیب بود چون اصلاً نمی توانم به ذهنم راه بدهم که ممکن است فکر کنید، صحبت کردن درمورد پرداخت قبض ها می تواند باعث تحریک همسرتان در تخت شود. اما خیلی افراد هستند که این رفتار را دارند و خیلی از مردها این را بعنوان یکی از مهمترین رفتارهایی که تحریک جنسی آنها را متوقف می کند، گزارش کرده اند.
9. زنهایی که تظاهر می کنند.
مطمئنم همه ما یکی دو بار هم که شده اینکار را انجام داده ایم. دربرخی از مراحل زندگی برای اینکه مردمان فکر نکند اشکالی دارد، نقش بازی کرده ایم. اما برای او بهتر است که به او حقیقت را بگویید و بگویید که فعلاً حال و حوصله سکس ندارید تا اینکه بخواهید برایش تظاهر کنید. خیلی اوقات زنها آنقدر فکر و خیال در سرشان است که نمی توانند روی آن موضوع تمرکز کنند و حوصله سکس ندارند و بنابر تحقیقات اکثر مردها می توانند این مشکل شما را بپذیرند. پس دفعه بعدی که حوصله سکس نداشتید، به جای نقش بازی کردن حقیقت را به همسرتان بگویید.
10. زنهایی که هیچوقت شروع کننده سکس نیستند.
این رفتار هم از جمله رفتارهایی است که قدیم کاملاً طبیعی بوده است. قدیم این مردها بودند که همیشه باید سکس را شروع می کردند و اولین حرکات را انجام می دادند اما در این دنیای جدید، همه چیز فرق کرده است. مردهای ما دوست دارند که هر از گاهی هم خانمشان شروع کننده باشد. اینکار برای خیلی از خانم ها سخت است چون از آن اول تصورشان این بوده که نباید خودشان را پایین بکشند و پیشقدم شوند. اما من این اطمینان را به شما می دهم که بااینکار نه تنها خودتان را کوچک نمی کنید، بلکه همسرتان را هم به ادامه رابطه بیشتر تحریک می کنید.
همانطور که قبلاً گفتیم مردها خیلی با هم تفاوت دارند. این شما هستید که باید روحیات آنها را شناخته و ببینید کدامیک از این خصوصیات شعله تحریک جنسی آنها را خاموش می کند. در این زمینه با خود او حرف بزنید و از جوابی که ممکن است به شما بدهد اصلاً ناراحت نشوید. فقط سعی کنید که خودتان را اصلاح کرده و برای بهبود رابطه تان بکوشید.
خصوصیاتی که شعله تحریک جنسی خانم ها را خاموش می کند
اگر می خواهید همسرتان را از سکس بیزار کنید، یا او را به آن علاقه مند کنید، باید همه اینکارها را انجام دهید.
اما اگر می خواهید یک زندگی جنسی کاملاً راضی کننده و خلاق داشته باشید، پس به هیچ عنوان نباید کارهای زیر را انجام دهید.
اول اینکه، اگر می خواهید واقعاً حال و هوای یک سکس عالی را از بین ببرید، باید آن را هر هفته، شب جمعه ها ساعت 10 انجام دهید. این می تواند خیلی خسته کننده باشد.
با ایجاد برنامه برای زندگی جنسی خودتان، همه لذت و تفریح آنها را از بین می برید و آن را هم به یکی دیگر از کارهای روزمره تبدیل می کنید. درعوض باید کاری بکنید که همسرتان را به شوق بیاورید.
یک نباید دیگر برای سکس این است که فقط زمانی به همسرتان دست بزنید که می خواهید سکس داشته باشید. اگر برای ابراز احساس به همسرتان به خودتان زحمت ندهید، همسرتان خیلی زود سکس با شما را کنار خواهد گذاشت. چون دیگر برای او آشکار خواهد شد که شما او را فقط به خاطر رابطه جنسی می خواهید نه چیز دیگر.
احساس چیزی است که باید همیشه و در همه اوقات بین شما رد و بدل شود نه فقط حین رابطه جنسی. همچنین اگر همیشه به یک طریق سکس کنید، همان کارهای همیشگی و پیشنوازی های همیشگی را داشته باشید، این هم برای همسرتان خسته کننده خواهد شد.
تنوع دادن به رفتارهایتان حین سکس و اضافه کردن عنصر هیجان به زندگی جنسیتان، آتش آن را همیشه شعله ور نگه می دارد. نباید به همسرتان بگویید که چون در یک رابطه متعهدانه هستید، از او انتظار دارید که با شما سکس داشته باشد. اینکار مسلماً تحریک او را متوقف می کند. چون رابطه جنسی نباید به شکل یک اجبار و وظیفه درآید.
رابطه جنسی تجربه ای است که باید با رضایت دو طرف انجام شود. اگر بخواهید همسرتان را مجبور به سکس کنید، وقتی که به هیچ وجه تمایلی به آن ندارد، مطمئن باشید که دیگر هیچ تمایلی به سکس با شما پیدا نخواهد کرد. اگر همسرتان خسته است یا حال و حوصله ندارد، به هیچ وجه نباید او را مجبور به اینکار کنید.
یک مسئله دیگر که میل جنسی همسرتان را به کلی کور می کند، این است که بدون هیچ مقدمه سازی و پیش نوازی یک راست به سراغ بخشی از سکس بروید که بیشتر از همه به آن علاقه دارید. صادقانه باید بگویم که اینکار یکی از مهمترین رفتارهایی است که همسرتان را از سکس با شما بیزار می کند.
بهداشت ضعیف
زنها از اینکه مردشان بوی بد بدهد بیزارند. قبل از اینکه حتی فکر رفتن در رختخواب با همسرتان به ذهنتان خطور کند، باید حتماً دوش بگیرید. علاوه بر این، کارهایی مثل اصلاح صورت، زدن عطر، تمیز کردن گوش ها، و مسواک زدن دندانها نیز نباید فراموش شود. بااینکه خیلی از زنها ممکن است از بوی بدن شما خوششان بیاید اما بیش از اندازه آن هم نفرت انگیز است. بوی بد دهان، به خصوص بوی سیر یا پیاز، یکی از مهمترین دلایل متوقف شدن تحریک خانم هاست.
سست نباشید
یک حقیقت ساده درمورد سکس این است که زنها دوست دارند با مردهایی سکس داشته باشند که واقعاً مثل مردها رفتار کنند. اگر در اتاق خواب مثل اواخواهرها برخورد کنید، مطمئن باشید که هیچ کششی به شما پیدا نخواهد کرد. از جمله این رفتارها این است که از او بپرسید، آیا لذت می برد یا نه یا اینکه از انجام کارهای جدید واهمه داشته باشید.
خشونت بیش از حد
خشونت بیش از حد هم از جمله خصوصیات بدی است که می تواند کشش خانمتان را تحت تاثیر قرار دهد. اگر او تصور کند که فقط به فکر لذت خودتان هستید مطمئن باشید که هیچ لذتی از سکس با شما نخواهد برد. بااینکه زنها از مردهایی خوششان می آید که با اعتماد به نفس عمل می کنند اما نباید هیچوقت در برخورد خود با آنها بیش از حد خشونت به خرج دهید. ملایم و در عین حال محکم باشید و قبل ازاینکه هر نوع رفتار خشونت آمیز را شروع کنید، اطمینان یابید که او به آن علاقه دارد. در غیر اینصورت شعله کشش او را به کلی خاموش خواهید کرد.
رفتارهای عجله ای
بدون مقدمه رفتن سر سکس یکی از عواملی است که کشش طرف شما به رابطه جنسی کاهش می دهد. اگر شما هم یکی از آن مردهایی هستید که فکر می کنید سکس اصلاً نیازی به مقدمه و پیش نوازی ندارد، و می توانید بدون آن سریعاً به سراغ قسمتی بروید که خودتان بیشتر می خواهید، مطمئن باشید که فقط همسرتان را ناراحت خواهید کرد. پس اگر او هم خیلی در رفتارش با شما خوب نبود، دیگر گلایه نکنید چون این عمل واقعاً برای او رنج آور است. زنها برای تحریک شدن نیاز به عشق دارند و برای آنها پیش نوازی و مقدمه به همان اندازه عمل اصلی اهمیت دارد.
۶۰ جوک با حال
1- ترکه به رفیقش میگه: میخوام دختر شاه رو بگیرم!
رفیقش میگه: چرت نگو مومن! مگه کشکیه؟! ترکه میگه:
بابا من که راضیم، ننم هم که راضیه، فقط مونده شاه و
دخترش!
2- اصفهانیه داشته تو خیابون میرفته که یهو میبینه
اوضاع دل و روده خرابه . . . . .
3- ترکه شاکی میره ثبتاحوال، میگه: آقا این اسم من
خیلی ضایست، باید حتماٌ عوضش کنم. کارمنده ازش میپرسه،
مگه اسمتون چیه؟ ترکه میگه: اصغرِ انچهره! کارمنده
میگه: آره خوب حق دارید، باید حتماً عوضش کنید. حالا
چه اسمی میخواید بگذارید؟ ترکه میگه: اکبرِ انچهره!
4- ترکه پرتقال خونی میخوره، ایدز میگیره!
5- از ترکه میپرسن: میدونی USA مخفف چیه؟ میگه:
یومالله سیزده آبان!
6- ترکه رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط
مسابقه از بغلیش میپرسه: ببخشید، اینا واسه چی دارن
میدون؟! یارو میگه: برای اینکه به نفر اول جایزه میدن.
ترکه یوخده فکر میکنه، میپرسه: پس بقیشون واسه چی دارن
میدون؟!
7- ترکه میره واسه تلفن همراه ثبت نام میکنه، بهش
میگن: تا سه ماه دیگه بهت تحویل میدیم. ترکه هم رو
کمربندش مینویسه: به زودی دراین مکان یک عدد موبایل
افتتاح خواهد شد!
8- زنِ ترکه دو قلو میزاد، ترکه میره صورت حساب
بیمارستان رو حساب کنه، به یارو میگه: حاج آقا ارزون
حساب کن هردوشو ببرم!
9- ترکه تصادف میکنه، ملت علاف میریزن دورش و شروع
میکنن نظر کارشناسی دادن. بالاخره بعد یک مدت افسر
راهنمایی میاد، منتها اونقدر ملت هرکدوم واسه خودشون
چرت و پرت میگفتن که صدای افسره به جایی نمیرسیده.
ترکه شاکی میشه، داد میزنه: ساکت.. ساکت... ایلده دیگه
اینجا کسی جز جناب سروان حق گه خوردن نداره!
10- ترکه میرسه سر یک صحنة تصادف، از یکی میپرسه:
ببخشید قربان، اینجا چه خبره؟ یارو هم میگه: هیچی آقا،
این بدبخت گوزپیچ شده! ترکه میره تو فکر، بعد یک مدت
یک بنده خدای دیگه میاد از ترکه میپرسه: ببخشید اینجا
چی شده؟ ترکه میگه: ایلده منم خوب نفهمیدم، نمیدونم
این بابا پیچیدیه گوزیده، گوزیده پیچیده، سر پیچ
گوزیده؟!
11- ترکه از طبقه صدم یه ساختمون میپره پایین، به
طبقه پنجاهم که میرسه میگه: خب الحمدالله تا اینجاش که
بخیر گذشت!
12- زنِ ترکه دو قلو میزاد، ترکه میره صورت حساب
بیمارستان رو حساب کنه، به یارو میگه: حاج آقا ارزون
حساب کن هردوشو ببرم!
13- ترکه سوار آسانسور میشه، میبینه نوشته: ظرفیت 12
نفر. باخودش میگه: عجب بدبختیهها! حالا 11 نفر دیگه
از کجا بیارم؟!
14- ترکه میمیره، باباش رضایت نمیده!
15- از ترکه میپرسن: به نظر شما اگه آمریکا افغانستان
و عربستان رو بگیره، به کره و چین هم حمله کنه تکلیف
ایران چی میشه؟ ترکه میگه: ایلده چی میشه نداره که،
ایران میره جام جهانی!
16- دو تا بلوچه میرن تهران یک فولکس قورباغه ای
میخرن، برمیگردن طرف بلوچستان. نزدیکای زاهدان یهو
فولکسه خاموش میشه، هرکار میکنن دیگه روشن نمیشه.
یکیشون برمیگرده به اون یکی میگه: اوره یاسروک، برو
نگاه کن ببین ماشین چه مرگش زده. یاسروک میره درِ
کاپوتو باز میکنه، یک نگاه میکنه با تعجب میگه: اوره
کَریموک! بیا که ماشین موتور انداخته! خلاصه اولی
پیاده میشه میاد یک نگاه میندازه، میگه: برو از صندوق
عقب ابزار بیار، خودم درستش میکنم! خلاصه یاسروک میره
درِ صندوق عقب رو وا میکنه، یهو داد میزنه: اوره
کریموک! بیا که از تهران تا اینجا دنده عقب اومدیم!
17- ترکه میگوزه، دنبال پوکش میگرده!
18- از ترکه میپرسن: چند تا بچه داری؟ 4 تا از
انگشتاشو نشون میده، میگه: 3 تا! ملت کف میکنن، میگن:
بابا اینا که 4تاست؟ ترکه انگشت کوچیکشو نشون میده،
میگه: این بچة همسایمونه، ولی همیشه خونة ماست!
19- لره داروخونه داشته، یک روز جلو در مغازه بزرگ
مینویسه: سوسک کش جدید رسید! خلاصه بعد یک مدت یک
بابایی میاد تو میگه: ببخشید، جریان این سوسککش جدید
چیه؟ این خونة ما رو سوسک سر گرفته. لره میگه: این
دارو خیلی جدیده و بازدهیش هم تضمینیه. شما این دارو
رو میریزید تو یک قطره چکون، بعد کشیک میکشید تا
سوسکها رو بگیرید. هر سوسک رو که گرفتید، در روز سه
نوبت (صبح و ظهر و شب) تو هر چشمش دو قطره ازین دارو
میچکونید، بعد از یک مدت سوسکها کور میشن و خودشون از
گشنگی میمیرن! یارو کف میکنه، میگه: خوب آخه اگه
سوسکها رو بگیریم که همونجا درجا میکشیمشون! لره
میره تو فکر، بعد یک مدت میگه: آره خوب، ازون راهم
مِشِه!
20- آبادانیه میخواسته بره خواستگاری، دیرش شده بوده
حواسش پرت میشه شلوارش رو پشت و رو میپوشه و با عجله
میدوه تو خیابون، یهو یک ماشین میاد میزنه درازش میکنه
وسط خیابون. رانندهه میاد بالا سرش، میگه: طوریت که
نشده؟ آبادانیه یک نگاه به سر تا پاش میکنه، چشمش
میافته به شلوارش، میگه: چی چیو طوری نشده، ولک زدی
حسابی پیچوندی!
21- میخواستن لره رو شکنجه روحی بدن، میفرستنش تو یک
اتاق گرد، میگن برو یک گوشه بشین!
22- به ترکه میگن: بچه کجائی؟ میگه بچه U.S.A.! ملت
هم کف میکنن میگن آخه چطور ممکنه؟ ترکه میگه: ایلده
بچهة یونجهزارهای سرسبزِ آذر بایجانم!
23- ترکه داشته جلو دو سه تا دختر افه میومده، یهو
تلنگش در میره. واسه اینکه ضایع نشه، دستشو میگذاره
بغل دهنش، داد میزنه: گـــــــوزیـــــــه... گوووووز!
24- آرداواس بعد بیست سال از آمریکا برمیگرده ایران و
یک ساندویچ فروش میزنه. روز اول، ترکه میاد میگه:
قربون دستت، یک ساندویچ سوسیس بده. آرداواس که هنوز
خوب از حال و هوای دیار کفر درنیومده بوده، میپرسه:
"تو گو" بدم؟ ترکه شاکی میشه، میگه: نه مرتیکه، تو نون
بده!
25- به ترکه میگن: کجا داری میری؟ میگه: دارم
برمیگردم!
26- ترکه میره پیتزا فروشی، میگه: ببخشید پیتزا بزرگ
چنده؟ یارو میگه: 2000 تومن. ترکه یکم بالا پایین
میکنه، میگه: پیتزا متوسط چنده؟ یارو میگه: 1000 تومن.
باز ترکه یوخده با پولای جیبش ور میره، میگه: پیتزا
کوچیک چنده؟ یارو میگه: 700 تومن. ترکه دست میکنه تو
جیبش یک صد تومنی درمیاره، میگه: قربون دستت داداش، یک
جعبه اضافه به ما بده!
27- دو تا چسه داشتن باهم بازی میکردن، یک گوزه میاد
بهشون میگه: منم بازی میدین؟ چسا میگن: تُچ! گوزه
ناراحت میشه، میگه: آخه چرا؟ چسا میگن: آخه مامانمون
گفته بی سر و صدا بازی کنیم!
28- ترکه کلیدش رو تو ماشین جا میگذاره، تا بره کلید
ساز بیاره زن و بچش دو ساعت تو ماشین گیر میکنن!
29- بعد از عمری داریوش میاد ایرن، اجرا زنده میگذاره
تو استادیوم آزادی. خلاصه دیگه ملت داشتن خودشون رو
خفه میکردن، داریوش هم میاد خیای حال بده، از ملت
میپرسه: چی میخواین براتون بخونم؟ یک ترکه ازون پشت
داد میزنه: اِبـــی بـخـــون.. اِبـــی بـخـون!
30- از ترکه میپرسن چندتا بچه داری؟ انگشت کوچیکشو
نشون میده، میگه: هفت تا! ملت کف میکنن، میگن: بابا
این که فقط یکیه! میگه: آخه دادم mp3ش کردن!
31- ترکه میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت صحنه
بهش میرسونن که: جواب برج ایفله، فقط تو زود نگو که
ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، ترکه میپرسه: تو جیب
جا میگیره؟ میگن: نه. ترکه میگه:...ها! پس حتماٌ برج
ایفله!
32- ترکه میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت صحنه
بهش میرسونن که: جواب خیاره، فقط تو زود نگو که ضایع
شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، ترکه میپرسه: تو جیب جا
میگیره؟ میگن: نه. ترکه میگه: بابا این عجب خیار
گندهایه!
33- ترکه میخواسته تو یک ادارة دولتی استخدام شه،
میبرنش گزینش. اونجا یارو ازش میپرسه: شما وقتی
میخواین وارد مستراح شید، با پای راست وارد میشید یا
با پای چپ؟! ترکه هول میشه، میگه: ایلده شما منو
استخدام کنید، من با سر وارد میشم!
34- عملیه شب جمعه نشسته بوده تو حیاط واسه خودش بساط
میزونی جور کرده بوده و تو حال بوده، که یهو یک توپ از
آسمون میاد میزنه بساط منقل و وافورش رو به گند میکشه.
خلاصه بدبخت صاب وافور همینجوری هاج و واج نشسته بوده
داشته به شانس گند خودش لعن و نفرین میفرستاده، که یهو
صدای زنگ در بلند میشه و حالا زنگ نزن کی زنگ بزن!
جناب عملی با هزار بدبختی، خودشو میرسونه دم در،
میبینه پشت در یک بچه ده-یازده ساله واستاده، هی داد
میزنه: توپم...توپم! یارو خیلی شاکی میشه، میگه: ای بی
ظرفیت! بابا خوب منم توپم... دیگه نمیام کاسه کوزه
مردم رو بهم بزنم که!
35- ماشین ترکه رو تو روز روشن، جلو چشماش میدزدن،
رفیقاش میدون دنبال ماشینه و داد میزنن: آااای دزد!
بگـــیـــرینش! یهو ترکه داد میزنه: هیچ خودشو ناراحت
نکنید.. هیچ غلطی نمیتونه بکنه! رفیقاش وامیستن،
میپرسن: چرا؟ ترکه میگه: ایلده من شمارشو برداشتم!
36- ترکه میافته تو چاه، فامیلاش سند میگذارن درش
میارن!
37- ترکه میره قنادی، میگه: ببخشید کیک هفتاد طبقه
دارید؟! یارو میگه: نخیر نداریم. فردا دوباره ترکه
میاد، میپرسه: شرمنده، کیک هفتاد طبقه دارید؟ باز
قناده میگه: نخیر نداریم. خلاصه یک هفته تمام هر روز
کار ترکه این بوده که بیاد سراغ کیک هفتاد طبقه بگیره
و قناده هم هرروز جواب میداده که نداریم. آخر هفته
قناده با خودش میگه: این بابا که مشتری پایس... بگذار
یک کیک هفتاد طبقه براش بپزیم، یک پول خوبی هم شب
جمعهای بزنیم به جیب. خلاصه بدبخت قناد تمام پنج
شنبه-جمعه رو میگذاره یک کیک خوشگل هفتاد طبقه ردیف
میکنه. شنبه اول صبح ترکه میاد، میپرسه: ببخشید، کیک
هفتاد طبقه دارید؟! یارو با لبخند بر لب میگه: بعله که
داریم، خوبشم داریم! ترکه میگه: قربون دستت، 500 گرم
از طبقة بیست چهارمش به ما بده!
38- پرچم عربستان رو به ترکه نشون میدن، ازش میپرسن:
این پرچم کجاست؟ ترکه یوخده فکر میکنه، میگه: پرچم
اسپانیا! ملت جا میخورن، میگن: آخه چرا اسپانیا؟! ترکه
میگه: ایلده خودتون نگاه کنید، روش نوشته:
الالهلالهلالا!
39- ترکه سوار هواپیما میشه، میشینه کنار دست یک
پیرمرده. خلاصه سر صحبت باز میشه و این دوتا نسبتاٌ با
هم رفیق میشن. وسطای راه، یک مهمون دار میاد از
پیرمرده میپرسه، پدر شما شکلات میل دارید؟ پیرمرده
میگه: نه خیلی ممنون، من بواسیر دارم. مهمون داره از
ترکه میپرسه: شما چی؟ ترکه میاد تریپ رفاقت بگذاره،
میگه: نه مرسی. این رفیقمون بواسیر داره، باهم
میخوریم!
40- ترکه کارت تلفن میخره، عجالتاً اول میده پرسش کنن!
41- ترکه سرش میخوره به میلة وسط اتوبوس، جا به جا ولو
میشه کف اتوبوس. بعد از چند لحظه، چشماشو باز میکنه
میبینه ملتی که واستادن بالا سرش میله رو گرفتن، میگه:
ولش کنین ببینم چی میگه!
42- از ترکه میپرسن: ببخشید ساعت چنده؟ میگه: والله
تقریباٌ سه و خورده ای. میپرسن: ببخشید، دقیقاٌ چنده؟
میگه: دقیقاٌ هفت و سی و یک دقیقه!
43- ترکه صبح از در خونه میاد بیرون، میبینه سر کوچه
یک پوست موز افتاده، با خودش میگه: ای داد بیداد، باز
امروز قراره یک زمینی بخوریم!
44- ترکه با کایت میکوبه به ساختمون بانک کشاورزی،
730 نفر کشته میشن!... البته از خنده!
45- یه هواپیما تو قبرستون تبریز سقوط میکنه، فردا
رادیو تبریز میگه: شب گذشته یک فروند هواپیمای توپولوف
در حومة شهر تبریز سقوط کرده و تا این لحظه 34513 جسد
کشف شده! عملیات برای یافتن اجساد بقیه قربانیان
همچنان ادامه دارد!
46- از عربه نوار مغزی میگیرند، میبینند بیست دقیقه
اولش خالیه!
47- ترکه پسرشو میگذاره دانشکده افسری، رفیقاش بهش
میگن: بابا اینکه درسش خوب بود، میگذاشتی دکتری،
مهندسی چیزی میشد، ترکه میگه: آخه میخوام وقتی درسش
تموم شد باهم کلانتری باز کنیم!
48- ترکه میره خواستگاری، اسم دختره پروانه بوده ولی
ترکه قاط زده بوده، یک بند بهش میگفته آهو خانوم!
خلاصه وقتی دختره میاد چایی تعارف کنه، ترکه میگه: دست
شما درد نکنه آهو خانوم! دختره شاکی میشه، میگه: بابا
اسمه من پروانهست نه آهو.ترکه میگه: ای بابا فرقی
نداره... حیوون حیوونه دیگه!
49- ترکه خودکارش تموم میشه، ترک تحصیل میکنه!
50- دو تا کرم آبادانی تو روده یک بدبختی زندگی
میکردن، یک روز یکیشون بیدار میشه، میبینه دومی با کت
شلوار و کروات و عینک آفتابی و کیف سامسونت داره آخر
روده قدم میرنه. .ازش میپرسه: تیپ زدی، با کسی قرار
داری؟! دومی میگه: نه ولک, با گ.. بعدی پرواز دارم!
51- ترکه دنبال دزد میکنه، از دزده جلو میزنه!
52- عربه با دو تا خیار در دست میره توی یک بقالی،
میگه:حاج آقا خیارشور داری؟ بقاله میگه: بله. عربه
میگه: پس ولک بی زحمت این دوتا رو هم بشور!
53- به آبادانیه خبر میدن که بابات مرده، میگه: آخ
جون... از فردا تریپ مشکی!
54- تو اردبیل معلمه از شاگردش میپرسه: دو دو تا چند
تا میشه؟ پسره میگه: شونزده تا! یارو شاکی میشه، میگه:
همین خنگ بازیا رو در میارید که ملت میگن ترکا خرن! دو
دو تا میشه چهارتا، دیگه اگه خیلی بشه، میشه هشت تا!
55- یارو میره تو یک قهوهخونه، به قهوهچی میگه: داش
حال میکنی یک جک عربی بگم؟! قهوهچیه میگه: ببین ولک،
من خودم عربم، این یارو هم که کنار دستت نشسته هم
عربه، درضمن قهرمان کشتیه. اونی که رو میز سمت چپ
نشسته هم عربه، درضمن معمولاٌ با خودش دو تا قمه داره.
حالا هنوز میخوای جک عربی تعریف کنی؟! یارو میگه: نه
والله، حوصله ندارم سه بار توضیح بدم چی شد!
56- سه تا ترکه رفته بودن ایستگاه راهآهن، تا میرسن
تو یهو قطار حرکت میکنه، اینها هم میگذارن دنبال قطار
حالا ندو کی بدو! خلاصه بعد از هزار بدبختی، یکیشون
میرسه به قطار و میپره بالا و دستشو دراز میکنه دومی
رو هم سوار میکنه، ولی سومی بندة خدا هرچی میدوه
نمیرسه. خلاصه خسته و کوفته برمیگرده تو ایستگاه، یک
بابایی بهش میگه: آقاجان چرا اینقدر خودتونو خسته
کردید؟ قطار بعدی نیم ساعت دیگه حرکت میکنه،
وامیستادید با اون میرفتید. ترکه نفس زنان میگه: ایلده
منم نمیدونم! والله من فقط قرار بود برم، اون دوتا
رفیقام اومده بودن بدرقم!
57- ترکه بیهوا میاد تو اتاق، خفه میشه!
58- یک شب تلوزبون فیلم سینمایی خانه کوچک رو گذاشته
بوده، تو فیلم مرده به زنش میگه: شب بخیر لورا. یهو تو
لرستان ملت همه تلوزیون رو خاموش میکنند، میرن
میخوابن!
59- ترکه و لره رفته بودن شکار، ترکه از دور یک شیر
میبینه، نشونه میگیره میزنه... تیرش خطا میره و میخوره
به دم شیره. شیره هم شاکی میشه، میدوه طرفشون که
سرویسش کنه. ترکه جنگی میره بالای درخت، میبینه لره
همینجور اون پایین واستاده، بهش میگه: بابا بیا بالا،
الان میاد دهنتو سرویس میکنه. لره یک نگاهی بهش میکنه،
میگه: برو گیتو بخور! مگه من زدم؟!
60-رشتیه مغازه شرت فروشی می زنه کارش حسابی می گیره . زنگ می زنه به زنش میگه: بیا ببین من اینجا با شورت چه کردم ... زنش میگه: این که چیزی نیست , تو بیا اینجا ببین من اینجا بدون شورت چه کردم !!!
بذار یواش شروع کنم سلام گلم . همنفسم
آرزوهام راضی شدن دیگه بهت نمی رسم
گفتم چیا گفتی بهم؟ گفتی که آینده داری
دنیا همش عاشقی نیست گریه داری. خنده داری
گفتم که گفتی من باشم به لحظه هات نمی رسی
به قول دل شاید دلت گرو باشه پیش کسی
خلاصه گفتم که چشات قصدرسیدن نداره
رویاها کاله و دسات خیال چیدن نداره
گفتم که گفتی زندگیت غصه داره . سفر داره
هم واسه من. هم واسه تو. با هم بودن خطر داره
گفتم تو گفتی رویاها مال شبای شاعراست
شهامتو کسی داره که شاعر مسافراست
مسافرا اون آدمان که با حقیقت می مونن
تلخیاشو خوب می چشن . غصه هاشو خوب می دونن
گفتم فقط می خوای واست یه حس محترم باشم
عاشقیمو قایم کنم تو طالع تو کم باشم
گفتم که گفتی ما دوتا به درد هم نمی خوریم
ولی یه جا مثل همیم. هر دو مون از غصه پریم
گفتم تو گفتی می تونیم یادی کنیم از همدیگه
اما کسی به اون یکی لیلی و مجنون نمی گه
گفتم تو گفتی سهممون از زندگی جداجداست
حرف تو رو چشم منه ..اما اینام دست خداست
هر چی که تو گفته بودی گفتم به دل بی کم و بیش
حال خودم؟ نه راه پس مونده برام . نه راه پیش
دلم که حرفاتو شنید . اول که باورش نشد
ولی نه. بهتره بگم .نفهمیدش . سرش نشد
یه جوری مات و غمزده فقط به دورا خیره شد
رنگ از رخش . نه نپرید . شکست و مرد و تیره شد
بلور رویاهام ولی . چکید مثله خواب تگرگ
آرزوهام از هم پاشید . رسید ته کوچه مرگ
راستش ازم چیزی نموند . به جز همین جسم ظریف
خوب می دونی چی میکشه غریب تو خونه حریف
نگی چرا نوشته هام لطیف و عاشقونه نیست
رویاو آرزو که هیچ . حتی دل دیونه نیست
دوستت دارم . چه توی خواب . چه توی مرگ و بیداری
فدای یه تار موهات . که منو دوستم نداری
مواظب آدما باش . زندگی گرگه مهربون
خدای رویای منم .. هنوز بزرگه مهربون
A – Accept : پذیرا باشید: دیگران را همانگونه که هستند بپذیرید ، حتی اگر برایتان مشکل باشد که عقاید ، رفتارها و نظرات آنها را درک کنید
. B - Break away : خودتان را جدا سازید: خود را از تمام چیزهایی که مانع رسیدن شما به اهدافتان می شود جدا سازید
. C - Creat : خلق کنید : خانواده ای از دوستان و آشنایانتان تشکیل دهید و با آنها امیدها ، آرزوها ، ناراحتی ها و شادی هایتان را شریک شوید
. D – Decide : تصمیم بگیرید: تصمیم بگیرید که در زندگی موفق باشید . در آن صورت شادی راهش را به طرف شما پیدا می کند و اتفاقات خوشایند و دلپذیری برای شما رخ خواهد داد
. E - Explore : کاوشگر باشید : جستجو و آزمایش کنید . دنیا چیزهای زیادی برای ارائه کردن دارد و شما هم قادرید چیزهای زیادی را ارائه دهید. هر زمان که کار جدیدی را آزمایش می کنید خودتان را بیشتر می شناسید
. F - Forgive : ببخشید : ببخشید و فراموش کنید . کینه فقط بارتان را سنگین تر می کند و الهام بخش ناخوشایندی است. از بالا به موضوع نگاه کنید و به خاطر داشته باشید که هر کسی امکان دارد اشتباه کند
. G - Grow : رشد کنید: عادات و احساسات نادرست خود را ترک کنید تا نتوانند مانع و سد راه شما برای رسیدن به اهدافتان شوند
. H – Hope : امیدوار باشید: به بهترین چیزها امید داشته باشید و هرگز فراموش نکنید که هر چیزی امکان پذیر است ، البته اگر در کارهایتان پشتکار داشته باشید و از خدا کمک بخواهید
. I - Ignore : نادیده بگیرید: امواج منفی را نادیده بگیرید . روی اهدافتان تمرکز کنید و موفقیت های گذشته را بخاطر بسپارید . پیروزی های گذشته نشانه و رابطی برای موفقیت های آینده هستند
. J – Journey : سفر کنید: به جاهای جدید سر بزنید و با فکر روشن ، امکانات جدید را آزمایش کنید . سعی کنید هر روز چیزهای جدیدی را بیاموزید ، بدین صورت رشد خواهید کرد و احساس زنده بودن می کنید
. K – Know : بدانید:
بدانید که هر مساله ای
هر چقدر هم که سخت و دشوار باشد در نهایت
حل خواهد شد . همان طور که گرمای مطبوع و دلپذیر بهار پس از سرمای طاقت فرسای زمستان می آید
.
L – Love : دوست بدارید : اجازه دهید که عشق به جای نفرت ، قلبتان را پر کند. زمانی که نفرت در قلب شما ساکن است هیچ فضای خالی برای عشق وجود ندارد ، اما موقعی که عشق در قلبتان ساکن است ، تمام خوشبختی و شادی در وجودتان قرار دارد
. M – Manage : مدیر باشید: بر زمان مدیریت داشته باشید ، تا استرس و نگرانی کمتری شما را رنج دهد . استفاده درست از زمان باعث می شود که روی موضوعات مهم بهتر تمرکز کنید
. N - Notice : توجه کنید: هرگز افراد فقیر ، ناامید ، رنج کشیده و ضعیف را نادیده نگیرید و هر نوع کمکی را که قادرید به این افراد ارائه دهید از آنان دریغ نکنید
. O -Open : باز کنید: چشم هایتان را باز کنید و به تمام زیباییهایی که در اطرافتان وجود دارد نگاه کنید ، حتی در سخت ترین و بدترین شرایط ، چیزهای زیادی برای سپاسگزاری وجود دارد
. P –Play : بازی و تفریح کنید: فراموش نکنید که در زندگیتان تفریح و سرگرمی داشته باشید . بدانید که موفقیت بدون شادی و لذت های مشروع ، مفهومی ندارد
. Q – Question : سوال کنید: چیزهایی را که نمی دانید بپرسید ، زیرا که شما برای یاد گرفتن به این کره خاکی آمده اید
. R – Relax : آرامش داشته باشید: اجازه ندهید که نگرانی و استرس بر زندگی شما حاکم شود و به یاد داشته باشید که همه چیز در نهایت درست خواهد شد.
S – Share : سهیم شوید: استعدادها ، مهارتها ، دانش و توانائیهایتان را با دیگران تقسیم کنید ، زیرا هزاران برابر آن به سمت خودتان برمی گردد
. T – Try : تلاش کنید: حتی زمانی که رویاهایتان غیر ممکن به نظر می رسند تلاشتان را بکنید . با تلاش و مشارکت در انجام کارها ماهرو خبره می شوید
. U – Use : استفاده کنید : از استعدادها و توانایی ها یتان به عنوان بهترین هدیه استفاده کنید . استعدادهایی که تلف شوند ارزشی ندارند. استفاده صحیح از استعدادها و تواناییهایتان برای شما پاداش های غیرمنتظره ای به دنبال دارد
. V – Value : احترام بگذارید: برای دوستان و اقوامی که شما را حمایت و تشویق کرده اند ، ارزش قایل شوید و هر کاری که از دستتان بر می آید برای آنها انجام دهید
. X – X-Ray : اشعه ایکس: با دقت و شبیه اشعه ایکس به قلب های انسانهای اطراف خود بنگرید در نتیجه شما زیبایی و خوبی را در قلب آنها خواهید دید
. Y – Yield : اجازه دهید: اجازه دهید که صداقت و درستکاری وارد زندگیتان شود. اگر شما در راه درستی حرکت کنید در انتها خوشبختی را خواهید یافت
. Z – Zoom : تمرکز کنید: زمانی که خاطرات تلخ ، ذهنتان را پر کرده است ، به جاهای شاد بروید . اجازه ندهید که تلخی ها مانع رسیدن شما به اهدافتان شود. در عوض روی توانایی ها ، رویاها و فردایی روشن تمرکز کنید.