آهو دختری بی عشق

ترفند ،جوک ، شعر ،کامپیوتر و ....

آهو دختری بی عشق

ترفند ،جوک ، شعر ،کامپیوتر و ....

آیا میدانستید

در این دنیای عجیب و غریب از دیدن خیلی از چیزها انسان هاج و واج می ماند و دچار شگفتی میشود و این در حالیست که نمیشود خیلی از چیزها رو باور نکرد 

آیا میدانستید که جنین بعد از هفته هفدهم خواب هم میتواند ببیند ؟
آیا میدانستید که زرافه ایستاده وضع حمل می‌کند و نوزادش از فاصله 180 سانتی متری به زمین میافتد ؟
آیا میدانستید که گربه و سگ هر کدام پنج گروه خونی دارند و انسان فقط چهار گروه ؟
آیا میدانستید که روباه ها همه چیز را خاکستری میبینند ؟
آیا میدانستید که  نرخ تولد نوزادان در ایران و جهان برابر است با 106 نوزاد پسر در ازای هر 100 نوزاد دختر و تا رده سنی 40 سال نسبت ها به همین گونه اند؟
 
آیا میدانستید که  نرخ تولد نوزادان در زمان جنگ برابر است با 112 نوزاد پسر در ازای هر 100 نوزاد دختر؟
آیا میدانستید که قدرت بینایی جغد 82 برابر قدرت دید انسان است ؟
آیا میدانستید که در شیلی منطقه ی صحرایی وجود دارد که هزاران سال است در آن باران نباریده است ؟
آیا میدانستید که هر 50 ثانیه یک نفر در دنیا به بیماری ایدز مبتلا میشود ؟
آیا میدانستید که وزن اسکلت انسان بالغ بر سیزده تا پانزده کیلوگرم است ؟
آیا میدانستید که خرس قطبی هنگامی که روی دو پا می‌ایستد حدود سه متر است ؟
آیا میدانستید که زرافه میتواند با زبانش گوشهایش را تمیز کند ؟
آیا میدانستید که زرافه تار صوتی ندارد و لال است و نمیتواند هیچ صدایی از خود در آورد ؟
آیا میدانستید که هر عنکبوت تار ویژه خود را دارد و هیچگاه تارهای آنها به هم شبیه نیستند ؟
آیا میدانستید که طول قد هر انسان سالم برابر هشت وجب دست خود اوست ؟
آیا میدانستید که سریع ترین عضله بدن انسان زبان است ؟
آیا میدانستید که بدن انسان پنجاه هزار کیلومتر رشته عصبی دارد ؟
آیا میدانستید که در برج ایفل دو میلیون و نیم پیچ به کار رفته است ؟
آیا میدانستید که طول رگهای بدن انسان پانصد و شصت هزار کیلومتر است ؟
آیا میدانستید که هشت پا با وجود داشتن بدنی بزرگ میتواند از سوراخی به قطر پنج سانتیمترعبور کند ؟
آیا میدانستید که تنها موجودی که میتواند به پشت بخوابد انسان است ؟
آیا میدانستید که چشم سالم انسان میتواند ده میلیون رنگ را مختلف را ببیند و آنها را از یکدیگر تمیز دهد ؟
آیا میدانستید که فیل بالغ در روز بطور متوسط دویست و بیست کیلوگرم غذا و دویست لیتر آب مصرف میکند ؟
آیا میدانستید که اگر زنی به کوررنگی مبتلا باشد، فرزندان پسر او کوررنگ میشوند ؟
آیا میدانستید که کوههای آلپ در سال حدود یک سانتیمتر بلند میشوند ؟
آیا میدانستید که همه نوزادان میگو نر متولد می شوند و بعد از چند هفته بخشی از نوزادان به ماده تبدیل میشوند؟
آیا میدانستید که وزن کوه یخی متوسط الحجم بیست میلیون تن است ؟
آیا میدانستید که حس بویایی انسان قادر به دریافت وتشخیص ده هزار بوی متفاوت است ؟
آیا میدانستید که یک قطره آب دارای یک‌ صد میلیارد اتم است ؟
آیا میدانستید که خورشید روزانه معادل صد و بیست و شش هزار میلیارد اسب بخارانرژی به زمین می‌فرستد ؟
آیا میدانستید که گرده گل هرگز فاسد نمی شود و از محدود مواد طبیعی است که تا زمان نا محدودی باقی میماند؟
آیا میدانستید که حس بویایی خرس تقریبا صد برابر قوی تر از انسان است ؟
آیا میدانستید که تا قرن پنجم میلادی متوسط عمر مردم اروپا از سی سال فراتر نمی‌رفت ؟
آیا میدانستید که مغز فیزیکدان نابغه، آلبرت اینشتین پانزده درصد از حجم مغز انسان عادی بزرگتر بود ؟
آیا میدانستید که تنها چیزی که در اسید حل نمی‌شود الماس است ؟
آیا میدانستید که هنگام صحبت برای بیا ن هر کلمه هفتاد و دو ماهیچه به کار گرفته می‌شود ؟
آیا میدانستید که خرسها موجوداتی چپ دست هستند ؟
آیا میدانستید که هر ساله حدود پانصد شهاب‌ سنگ نسبتا" بزرگ به زمین برخورد می‌کند ؟
آیا میدانستید که 17 هزار نوع زنبور در جهان شناسایی شده است ؟
آیا میدانستید که بلندی شترمرغ به دو متر و نیم و وزنش به 90 کیلو میرسد ؟
آیا میدانستید که کنه که حشره ای ریز است، میتواند یک سال تمام بدون غذا زنده بماند ؟
آیا میدانستید که لاک پشت در بین جانوران جهان، طولانی ترین عمر را دارد و ممکن است تا150سال عمر کند ؟
آیا میدانستید که مرغ زرین بال کوچکترین پرنده است وزن نوع سرخ گلوی بالغ آن کمتر از وزن یک دو ریالی است ؟
آیا میدانستید که هر یک لیتر بنزین معادل بیســــــــت و سه و نیم تــــــــن گیاهان مدفون شده در قرنها پیش است؟
آیا میدانستید که خرگوش و طوطی تنها حیواناتی هستند که می‌توانند بدون برگشتن اشیاء پشت سر خود را ببینند؟
آیا میدانستید که موشهای صحرایی چنان سریع تکثیر پیدا میکنند ،که در عرض هجده ماه دو موش صحرایی قادرند یک میلیون فرزند داشته باشند ؟
آیا میدانستید که اگر همه یخهای قطب جنوب آب شود بر سطح آب اقیانوسها هفتاد متر اضافه می شود و در این صورت یک چهارم خشکیهای کره زمین زیر آب میرود ؟
آیا میدانستید که کبد یا جگر تنها عضو داخلی بدن است که اگر با عمل جراحی قسمتی از آن برداشته شود دوباره رشد میکند ؟
آیا میدانستید که میزان انرژی که خورشید در یک ثانیه تولید میکند ، برای تولید برق مورد نیاز تمام کشورهای جهان به مدت یک میلیون سال کافی است ؟
آیا میدانستید که اگر در یک سال هیچ یک از نسلهای یک جفت مگس نر و ماده از بین نروند ، حجم مگسهای متولد شده با حجم کره زمین برابر میشود ؟
آیا میدانستید که رودی در کامبوج شش ماه سال ازشمال به جنوب و شش ماه دیگر سال از جنوب به شمال جریان دارد ؟
آیا میدانستید که شبکه چشم 135 میلیون سلول احساس دارد که مسولیت گرفتن تصاویر و تشخیص رنگها را بر عهده دارد ؟
آیا میدانستید که تعداد افرادی که سالانه از نیش زنبور میمیرند بیشتر از کسانی است که سالانه از نیش مار میمیرند ؟
آیا میدانستید که اگر تکثیر باکتری تا بیست و چهار ساعت ادامه یابد ، توده دو تنی از یک باکتری بوجود می آید ؟
آیا میدانستید یک میلیون سیاره به اندازه زمین در خورشید جای می گیرد ؟
آیا میدانستید که آلباتوس که یک نوع مرغ دریایی ست بلندترین بالها را دارد فاصله دو نوک بالهای او تا دو متر میرسد و درضمن آنها می توانند در حال پرواز بخوابند ؟
آیا میدانستید که کوه قره قوروم در هند بعد از کوه هیمالیا با تفاضل دویست و سه و هفت متر بلندترین کوه دنیا میباشد ؟
آیا میدانستید که باز مهاجر، یا عقاب اردکی، تیز پروازترین پرنده است آنها می تواند دقیقه ای چهار تا هشت کیلومتر پرواز کند ؟
آیا میدانستید که پروانه هرکول استرالیایی که فاصله دو نوک بالهای آن در حالت گسترده سی و پنج سانتی متراست، بزرگترین پروانه جهان است ؟
آیا میدانستید که نیروی نگهدارنده در پاهای عنکبوت که تعداد آنها هشت عدد می باشد، حتی بر روی یک سطح صاف و صیقلی به اندازه ای است که قادر است وزنی معادل صد و شصت برابر وزن خود را تحمل کند ؟
آیا میدانستید که بیشترین سرعتی که یک جسم می تواند در اثر سقوط آزاد داشته باشد حدود ۱۲۰ مایل در ساعت است و دیگر از این سرعت تجاوز نمی کند و دلیل این امر اصطحکاک هوا میباشد ؟
آیا میدانستید که حداکثر سرعت لاک پشت های غول پیکر چهار و نیم متر در دقیقه است که خرگوش این فاصله را در کمتر از نیم ثانیه می پیماید ؟
آیا میدانستید که مساحت سطح کره زمین ۵۱۵ میلیون کیلومتر مربع است و با مقایسه با مساحت وسعت ایران میتوان نتیجه گرفت که ایران فقط ۳۲/۰ ٪ از سطح زمین (حدود 300/1) را تشکیل میدهد ؟
 

اى همیشه خوب

اى همیشه خوب

ماهى همیشه تشنه ام
در زلال لطف بیکران تو
مى برد مرا بهر کجا که میل اوست
موج دیدگان مهربان تو

زیر بال مرغکان خنده هات
زیر آفتاب داغ بوسه هات
- اى زلال پاک - !
جرعه جرعه جرعه میکشم ترا بکام خویش
تا که پر شود تمام جان من ز جان تو !

اى همیشه خوب !
اى همیشه آشنا !
هر طرف که میکنم نگاه
تا همه کرانه هاى دور
عطر و خنده و ترانه میکند شنا
در میان بازوان تو !

ماهى همیشه تشنه ام
اى زلال تابناک !
یک نفس اگر مرا بحال خود رها کنى
ماهى تو جان سپرده روى خاک !

مرگ زودرس مردانی که همسران بسیار زیبا دارند

یک بررسی علمی نشان می‌‌دهد، مردانی که همسران زیبا دارند. عمرشان کوتاه‌تر است.
براساس این بررسی که بر روی سه‌هزار و 509 مرد که همسران‌شان زیبا هستد، انجام شده، هر چه زیبایی زنان بیشتر باشد، مرد آنها در سن پایین‌تری از دنیا رخت بربسته است.

این بررسی نشان می‌دهد حتی زنانی که فقط 20درصد از زیبایی بهره داشته‌اند، در ابتدای زندگی یا اواسط آن بیوه شده‌اند.

برخلاف آن، زنانی که از زیبایی ، بهره کمتری برده‌اند، شوهران آنها عمر بیشتری نسبت به شوهران زنان زیبا داشته‌اند.

این بررسی نشان می‌‌دهد، 80 درصد مردانی که از همسران زیبایی برخوردار هستند در قبال آنها مسئولیت سنگینی را در خانه و محل کار و خیابان بر دوش دارند.

در این رابطه نیز روانشناسان معتقدند، به گمان برخی افراد، خوشبختی و آسایش درونی ، بستگی خاصی به زیبایی دارد. اما برعکس این قضیه مردان زیادی هستند که نسبت به واکنش دیگران به همسران زیبارویشان حسادت نشان می‌دهند و در واقع با دو مسئله در آن واحد مواجه هستند و نمی‌توانند آن دو را (زیبایی و خوشبختی) را از هم جدا کنند. اما این کافی نیست، بلکه باید زنان به ویژگی‌های دیگری نیز مزین باشند که به شخصیت آنها وابسته است.

زیبایی ممکن است باعث خوشبختی در زندگی یک زن باشد ، ولی آیا مردان به آن توجه می‌کنند؟!؟

امیدوارم که از این مطلب خوشتون امده باشه

به امید مطلبی دیگر درود و صدبدرود

Dars Haye Amoozande

اشتباه فرشتگان

درویشی به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده می شود .پس از اندک زمانی داد شیطان در می آید و رو به فرشتگان می کند و می گوید : جاسوس می فرستید به جهنم!؟

از روزی که این ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنمیان را هدایت می کند و

حال سخن درویشی که به جهنم رفته بود این چنین است:

 با چنان عشقی زندگی کن که حتی بنا به تصادف اگر به جهنم افتادی خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند.

 

مرد کور

روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:

امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!

وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است. حتی برای کوچکترین


شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی.

پسرک، در حالی‌که پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد.در نگاهش چیزی موج می‌زد، انگاری که با نگاهش ، نداشته‌هاش رو از خدا طلب می‌کرد، انگاری با چشم‌هاش آرزو می‌کرد. خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالی‌که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد.

-           آهای، آقا پسر!

پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق می‌زد وقتی آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد. پسرک با چشم‌های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:

-          شما خدا هستید؟

-           نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!

-           آها، می‌دانستم که با خدا نسبتی دارید!

 

نخستین درس مهم

من دانشجوى سال دوم رشته پرستاری بودم. یک روز سر جلسه امتحان وقتى چشمم به سوال آخر افتاد، خنده‌ام گرفت. فکر کردم استاد حتماً قصد شوخى کردن داشته است. سوال این بود: «نام کوچک زنى که محوطه دانشکده را نظافت می‌کند چیست؟»

من آن زن نظافتچى را بارها دیده بودم. زنى بلند قد، با موهاى جو گندمى و حدوداً شصت ساله بود. امّا نام کوچکش را از کجا باید می‌دانستم؟ من برگه امتحانى را تحویل دادم و سوال آخر را بی‌جواب گذاشتم. درست قبل از آن که از کلاس خارج شوم دانشجویى از استاد سوال کرد آیا سوال آخر هم در بارم‌بندى نمرات محسوب می‌شود؟ استاد گفت: حتماً و ادامه داد: شما در حرفه خود با آدم‌هاى بسیارى ملاقات خواهید کرد. همه آن‌ها مهم هستند و شایسته توجه و ملاحظه شما می‌باشند، حتى اگر تنها کارى که می‌کنید لبخند زدن و سلام کردن به آن‌ها باشد.

من این درس را هیچگاه فراموش نکرده‌ام.

 

دومین درس مهم

یک شب، حدود ساعت ٥/١١ بعدازظهر، یک زن مسن سیاه پوست آمریکایى در کنار یک بزرگراه و در زیر باران شدیدى که می‌بارید ایستاده بود. ماشینش خراب شده بود و نیازمند استفاده از وسیله نقلیه دیگرى بود. او که کاملاً خیس شده بود دستش را جلوى ماشینى که از روبرو می‌آمد بلند کرد. راننده آن ماشین که یک جوان سفیدپوست بود براى کمک به او توقف کرد. البته باید توجه داشت که این ماجرا در دهه ١٩٦٠ و اوج تنش‌هاى میان سفیدپوستان و سیاه‌پوستان در آمریکا بود. مرد جوان آن زن سیاه‌پوست را به داخل ماشینش برد تا از زیر باران نجات یابد و بعد مسیرش را عوض کرد و به ایستگاه قطار رفت و از آن جا یک تاکسى براى زن گرفت و او را کمک کرد تا سوار تاکسى شود.

زن که ظاهراً خیلى عجله داشت از مرد جوان تشکر کرد و آدرس منزلش را پرسید. چند روز بعد، مرد جوان در خانه بود که صداى زنگ در برخاست. با کمال تعجب دید که یک تلویزیون رنگى بزرگ برایش آورده‌اند. یادداشتى هم همراهش بود با این مضمون:

«از شما به خاطر کمکى که آن شب به من در بزرگراه کردید بسیار متشکرم. باران نه تنها لباس‌هایم که روح و جانم را هم خیس کرده بود. تا آن که شما مثل فرشته نجات سر رسیدید. به دلیل محبت شما، من توانستم در آخرین لحظه‌هاى زندگى همسرم و درست قبل از این که چشم از این جهان فرو بندد در کنارش باشم. به درگاه خداوند براى شما به خاطر کمک بی‌شائبه به دیگران دعا می‌کنم.»

 

سومین درس- همیشه کسانى که خدمت می‌کنند را به یاد داشته باشید

در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود، پسر ١٠ ساله‌اى وارد قهوه فروشى هتلى شد و پشت میزى نشست. خدمتکار براى سفارش گرفتن سراغش رفت.

پسر پرسید: بستنى با شکلات چند است؟

خدمتکار گفت: ٥٠ سنت

پسر کوچک دستش را در جیبش کرد، تمام پول خردهایش را در آورد و شمرد. بعد پرسید:  بستنى خالى چند است؟

خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پر شده بود و عده‌اى بیرون قهوه فروشى منتظر خالى شدن میز ایستاده بودند، با بی‌حوصلگى گفت : ٣٥ سنت

پسر دوباره سکه‌هایش را شمرد و گفت:

 براى من یک بستنى بیاورید.

خدمتکار یک بستنى آورد و صورت‌حساب را نیز روى میز گذاشت و رفت. پسر بستنى را تمام کرد، صورت‌حساب را برداشت و پولش را به صندوق‌دار پرداخت کرد و رفت. هنگامى که خدمتکار براى تمیز کردن میز رفت، گریه‌اش گرفت. پسر بچه روى میز در کنار بشقاب خالى، ١٥ سنت براى او انعام گذاشته بود

یعنى او با پول‌هایش می‌توانست بستنى با شکلات بخورد امّا چون پولى براى انعام دادن برایش باقى نمی‌ماند، این کار را نکرده بود و بستنى خالى خورده بود!!

 

 

چهارمین درس مهم- مانعى در مسیر

در روزگار قدیم، پادشاهى سنگ بزرگى را که در یک جاده اصلى قرار داد. سپس در گوشه‌اى قایم شد تا ببیند چه کسى آن را از جلوى مسیر بر می‌دارد. برخى از بازرگانان ثروتمند با کالسکه‌هاى خود به کنار سنگ رسیدند، آن را دور زدند و به راه خود ادامه دادند. بسیارى از آن‌ها نیز به شاه بد و بیراه گفتند که چرا دستور نداده جاده را باز کنند. امّا هیچیک از آنان کارى به سنگ نداشتند.

سپس یک مرد روستایى با بار سبزیجات به نزدیک سنگ رسید. بارش را زمین گذاشت و شانه‌اش را زیر سنگ قرار داد و سعى کرد که سنگ را به کنار جاده هل دهد. او بعد از زور زدن‌ها و عرق ریختن‌هاى زیاد بالاخره موفق شد. هنگامى که سراغ بار سبزیجاتش رفت تا آن‌ها را بر دوش بگیرد و به راهش ادامه دهد متوجه شد کیسه‌اى زیر آن سنگ در زمین فرو رفته است. کیسه را باز کرد پر از سکه‌هاى طلا بود و یادداشتى از جانب شاه که این سکه‌ها مال کسى است که سنگ را از جاده کنار بزند. آن مرد روستایى چیزى را می‌دانست که بسیارى از ما نمی‌دانیم!  «هر مانعى = فرصتى»

لطفا این داستانهای کوتاه را برای دوستان خود ارسال نمایید، کسانی که برایتان ارزشمند هستند، اما اگر این کار را انجام ندادید، نگران نباشید، هیچ حادثه ناخوشایندی برای شما رخ نخواهد داد، شما تنها این فرصت را که به دنیای شخص دیگری با این مطلب روشنایی بیشتری ببخشید، از دست خواهید داد، کسی چه می داند، شاید یکی از دوستان شما هم اکنون بیشترین نیاز را به خواندن این مطلب داشته باشد.

خوشبخت ترین فرد کسی است که بیش از همه سعی کند دیگران را خوشبخت سازد..

اشو زرتشت

 

یکی از بستگان خدا

10 جمله ای که آقایون از شنیدنش وحشت دارند



بــطور حتم موارد بسیار زیادی وجود دارند که یک مرد هیچ وقـت نـمی خـواهـد از زبان همسرش بشنود. "بریم خرید" یـکی از آنهاست. با شنیدن چنین عباراتی متوجه خواهید شـد کـه کل بعدازظهرتان در کنار اتاق پرو خانم تلف خواهد شـد. "تــو مـثـل پـدرت هسـتـی" یـکی دیـگر از این عبارات نـا گـوار اسـت و بـدتـر از آن شنـیـدن " تـو مـثـل پـدرم رفتار مـی کـنـی" اسـت که می تواند به طور جدی مردها را آزار دهـد. در ایـن قـسـمـت چـنـد نـمـونـه از وحـشتـنـاک ترین، مــهیب ترین، دلخراش ترین و آزاردهنده ترین کلماتی را که یـک زن می تـوانـد در بـرابـر شوهرش بـر زبان بیاورد را ذکر کرده ایم.

10- من داشتم فکر می کردم که ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگر او به شما بگوید که " من فکر می کنم..." شما واقعا باید با مسئله جدی برخورد کنید. من با شما شرط می بندم که موضوع بحث چیزی جز ازدواج، ارتباط جنسی و یا یک پایان تلخ نخواهد بود. خانم ها معمولا چنین مسائلی را به روش های مختلف بیان می کنند مثلا: "تو چرا منو دوست داری؟" و یا "آیا تا حالا در مورد آینده فکر کردی؟". در برخورد با این مسائل شما باید همیشه یک راه فرار زیرکانه در سر داشته باشید و چه کاری بهتر از تغییر موضوع بحث.

9- مرد باش
ــــــــــــــــــــ
هیچ چیز به اندازه زیر سوال بردن مردانگی آقایون دردآور نیست. شما می توانید به راحتی مردانگی خود را با سبیلتان! اثبات کنید و از این طریق او را شرمنده کنید. اما اگر نمی خواهید کار به این جا کشیده شود می توانید موضوع بحث را عوض کنید. به عنوان مثال "آیا تو خودت یک زن کاملی؟ شاید به خاطر همینه که اینقدر غر میزنی"

8- پدر و مادرم می خواهند تو را ببینند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مفهوم این عبارت از دو مورد خارج نیست:

- رابطه شما کاملا جدی می شود و اتفاقات مهمی در حال وقوع است.

- قرار است تا مشکلات روانی شما در زیر میکروسکوپ روان شناسی خانواده مورد بررسی قرار گیرد.

تنها کاری که از دست شما بر می آید این است که امیدوار باشید تا پدر خانواده به یاد تعمیر آن چند سیم چین قدیمی که دارد نیفتد.

7- سرم درد میکنه
ــــــــــــــــــــــــــــــ
عبارت مذکور به این معناست که امشب ابراز عشق و علاقه تعطیل است، رفیق. اما شما در این مورد هم می توانید او را گول بزنید. اگر احساس می کنید که او اصلا دوست ندارد که شهوت شما را فرا بگیرد، می توانید یک عدد آسپرین برای سردردش به او بدهید. این کارخود به خود همه چیز را روبه راه می کند.

6- نامزد قبلیم این کار رو نمی کرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چون شما هیچ وقت در مورد روابط قبلی خود با او صحبت نمی کنید به همین دلیل انتظار ندارید که او هم در این مورد با شما صحبت کند. در چنین شرایطی او شما را علنا با مردی مقایسه می کند که خودش او را به زباله ها سپرده! اوه، خدای من، خیلی سریع از خودتان دفاع کنید.


5- به چی فکر می کنی؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خانم ها خیلی کنجکاو هستند. آنها باید از تمام افکار، احساسات، علایق، عقاید، گمان ها و اشارات شما سر دربیاورند. از سوی دیگر آقایون اصلا دوست ندارند که در مورد همه چیز کاوش کنند و بحث راه بیندازند. سکوت آنها را بیشتر راضی نگه می دارد.

4- به نظرت اون خوشگله؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مطمئنا او شما را دیده که در حال نگاه کردن به آن خانم زیبا که عقل و هوش را از سر میبرد بوده اید. اصلا مهم نیست که تا چه حد زیرکانه و پنهانی نگاه می کردید، در هر حال او متوجه شده است. بنابر این اگر بگویید "نه" او می داند که شما دروغ می گویید و بحث و جدل آغاز خواهد شد. پس باز هم زمان استفاده از حقه های هنرمندانه است: "یک کم، ولی خیلی چاقه" و بعد هم برای اتمام قضیه دعا کنید.

3- چه تغییری کردم؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به طور حتم اگر نتوانید تشخیص دهید گرفتار درد سر بزرگی می شوید. و هر چه مدت زمان بیشتری را برای جواب دادن صرف کنید او نا امید تر شده و شما را احمق تر فرض می کند. زمانی که شما بالاخره فریاد می کشید " اوه، مدل موها تو عوض کردی!" او از عصبانیت منفجر می شود و گوشواره های جدیدش را به زمین پرتاب می کند و میرود.

2- دوستم نامزد کرده / باردار شده
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاید این عبارت در نگاه اول بی خطر به نظر برسد البته تا زمانیکه صدای او نازک نشده و نا امیدی در آن موج نزند. شما باید بدانید که منظور واقعی او چیست: " کی ما نامزد می کنیم / بچه دار می شویم؟" مسیر انحرافی فوق العاده در این قسمت این است که به ظاهر وانمود کنید که همه چیز را قبول می کنید. اما متاسفانه هیچ کاری از دست شما بر نمی آید هنگامی که او به کنار شما بیاید و با صدای آرام بگوید: "من باردارم". موفق باشی رفیق.

1- ما باید با هم صحبت کنیم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به خاطر داشته باشید که هیچ چیز مثبتی در مورد این عبارت وجود ندارد. شما باید انتظار بر هم خوردن رابطه و یا شرکت در یک بحث طولانی که چطور نمی تواند نیازهای او را براورده کنید را داشته باشید. به هر حال هیچ یک از موارد ذکر شده خوشایند نیستند و نمی توانید کار چندانی نسبت به آن انجام دهید. این عبارت یک ضربه شست واقعی است. حال تصور کنید که او از شما سوال کند " تو فکر می کنی من چاقم؟" هیچ چیز بدتر، نیشدارتر و آزاردهنده تر از این وجو ندارد. به هر حال همه چیز به خودتان بستگی دارد.

راه فرار
ــــــــــــــــــــ
در حالیکه هیچ یک از مردها دوست ندارند که عبارات مذکور را بشنوند، ولی متاسفانه مجبور هستند. بعضی از آنها را می توان تا حدودی تحمل کرد اما تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که خود را برای شنیدن آنها آماده کنید