آهو دختری بی عشق

آهو دختری بی عشق

ترفند ،جوک ، شعر ،کامپیوتر و ....
آهو دختری بی عشق

آهو دختری بی عشق

ترفند ،جوک ، شعر ،کامپیوتر و ....

حس میکنم دیگه دوستم نداری

 

حس میکنم دیگه دوستم نداری
حس میکنم زیادی وجودم
چرا به این زودی ازم بریدی
من که گل سر سبد تو بودم
حس میکنم تو این روزا نمی خوای
یه لحظه هم حتی من و ببینی
کاش میدونستم عشق دیروز من
فردا که شد تو با کی هم نشینی
دوستم نداری میدونم دوستم نداری
اما تو چشمات مبینم که بیقراری
خدا کنه که برگردی تو پیشم
بدون تو من دیونه میشم
 
دوست ندارم حضور من کنارت
باعث دل خستگیه تو باشه  
شاید سفر رفتن من یه فصل تازه ای از زندگی تو باشه
حس میکنم باید از اینجا برم
جایی که هیچکی راهشو بلد نیست
باید برم که قدرمو بدونی
یه مدتی تنها بمونی بد نیست
حس میکنم دیگه دوستم نداری
حس میکنم زیادی وجودم
********************************

جوک و اس ام اس جدید

دو نفر داشتن واسه هم خالی می بستن ،
اولی می گه : یه کوه نزدیک ماست هر وقت میگم جاسم ،
اونهم می گه : جاسم جاسم .
دومی میگه :این که چیزی نیست کوهی که نزدیک ماست ،
هر وقت من میگم : جاسم ،
میگه : کدوم جاسم ؟!!


میدونی فرق سرباز با هندونه چیه ؟
سربازو سرشو می تراشن ،
هندونه رو تهشو .


اون روزها یادش بخیر ،
دو تا دستامو می گرفتی و تو خیابونها
با هم می چرخیدیم ، تموم عشقت من بودم
امضا : فرقون


خر پیر وقت مردن به خرهای دیگر وصیت کرد وگفت 1- بر سر یه مشت علف دعوا نکنید 2- گورخررا دوست بدارید پسر عمویتان است 3- ترکها با ما هیچ نسبتی ندارند الکی خود را به ما نسبت میدهند اصلیت ما از تهران است


یه امریکاییه میخواد حال اردبیلیه رو بگیره میبرتش امریکا بهش میگه زمین رو بکن اونم میکنه بعد از ده متر کندن میرسن به یه سیم . امریکاییه میگه این یعنی ما صد سال پیش تلفن داشتیم ترکه میگه حالا تو بیا بریم اردبیل. اونجا بهش یه بیل میده میگه بکن صد متر میکنن به هیچی نمیرسن ترکه میگه این یعنی ما صد سال پیش موبایل داشتیم


ترکه دو تومنیش تو جوب میفته دست می کنه تو جوب پنج تومانی پیدا می کنه بعد یک سه تومانی می ندازه تو جوب


پدر : پسرم برای تولدت چی میخوای؟
پسر : چیز زیاد نمیخوام بابا، فقط یه رادیو میخوام که به وسیله ی یه ماشین اسپورت زیبا احاطه شده باشه!


تهرانیه داشت واسه ابادانیه خالی می بست می گه من یه سگ دارم وقتی میاد خونه در می زنه .... ابادانیه می گه : ولک مگه سگت کلید نداره ؟؟؟؟


برای سال ها مینویسم ...... سال ها بعد که چشمان تو عاشق میشوند....... افسوس که قصه ی مادربزرگ درست بود...... همیشه یکی بود یکی نبود


غم آمد که نامهربانی کند برای دلم نوحه‌خوانی کند تمام غزلهای سبز مرا درون خودش بایگانی کند و ترسم از این است یک روز باد بهار دلم را خزانی کند چرا رفت و هرگز به یادش نبود از این خسته دل قدردانی کند خلاصه بگویم نمی‌بخشمش مگر عشق پادرمیانی کند

.

اگه امشب یه مرد چاق و گنده اومد تو اتاقت و تو رو از رو تختت انداخت تو یه کیسه نترس اخه یکی برای کریسمس تو رو از بابانوئل خواسته


تا حالا دیدی خر پرواز کنه
حتما ندیدی .
پس فکر پروازو از سرت بیرون کن
!


&&&&&_ & اگه گفتی اینا چیین؟
زحمت نکش اینا خانواده اردکان،اونم تویی که تنهایی ،جوجه اردک زشت


سر سفره عقد عروس بله نمی گفته، داماد یکم فکر می کنه، با صدای بلند میگه: عمو زنجیر باف

Abdarche Va Pooldar

مرد بیکاری برای سِمَتِ آبدارچی در مایکروسافت تقاضا داد. رئیس هیئت مدیره مصاحبهش کرد و تمیز کردن زمینش رو - به عنوان نمونه کار- دید و گفت: «شما استخدام شدین، آدرس ایمیلتون رو بدین تا فرمهای مربوطه رو واسه تون بفرستم تا پر کنین و همینطور تاریخی که باید کار رو شروع کنین..»
 

مرد جواب داد: «اما من کامپیوتر ندارم، ایمیل هم ندارم!»
رئیس هیئت مدیره گفت: «متأسفم. اگه ایمیل ندارین، یعنی شما وجود خارجی ندارین. و کسی که وجود خارجی نداره، شغل هم نمیتونه داشته باشه.»
مرد در کمال نومیدی اونجا رو ترک کرد. نمیدونست با تنها 10 دلاری که در جیبش داشت چه کار کنه. تصمیم گرفت به سوپرمارکتی بره و یک صندوق 10 کیلویی گوجه فرنگی بخره. یعد خونه به خونه گشت و گوجه فرنگیها رو فروخت. در کمتر از دو ساعت، تونست سرمایهش رو دو برابر کنه. این عمل رو سه بار تکرار کرد و با 60 دلار به خونه برگشت. مرد فهمید میتونه به این طریق زندگیش رو بگذرونه، و شروع کرد به این که هر روز زودتر بره و دیرتر برگرده خونه. در نتیجه پولش هر روز دو یا سه برابر میشد. به زودی یه گاری خرید، بعد یه کامیون، و به زودی ناوگان خودش رو در خط ترانزیت (پخش محصولات) داشت ....

پنج سال بعد، مرد دیگه یکی از بزرگترین خرده فروشان امریکاست. شروع کرد تا برای آیندهی خانوادهش برنامه ربزی کنه، و تصمیم گرفت بیمه عمر بگیره. به یه نمایندگی بیمه زنگ زد و سرویسی رو انتخاب کرد. وقتی صحبت شون به نتیجه رسید، نماینده بیمه از آدرس ایمیل مرد پرسید. مرد جواب داد: «من ایمیل ندارم.»

نماینده بیمه با کنجکاوی پرسید: «شما ایمیل ندارین، ولی با این حال تونستین یک امپراتوری در شغل خودتون به وجود بیارین.. میتونین فکر کنین به کجاها میرسیدین اگه یه ایمیل هم داشتین؟» مرد برای مدتی فکر کرد و گفت:

 

  آره! احتمالاً میشدم یه آبدارچی در شرکت مایکروسافت.


 

نتیجه های اخلاقی:


1. اینترنت چاره ساز زندگی نیست.


2. اگه اینترنت نداشته باشی و سخت کار کنی، میلیونر میشی.


3. اگه این نوشته رو از طریق ایمیل دریافت کردی، تو هم نزدیکی به این که بخوای آبدارچی بشی، به جای میلیونر...!!!


 

درجواب این نوشته به من میل نزنین، من دارم ایمیلم رو میبندم تا برم گوجه فرنگی بفروشم

 

ضریب هوشی بالاتر یعنی وفاداری بیشتر زوجین

در ابتدا نگاهی می اندازیم به جفت گیری حیوانات:
 

به طور کلی در حیوانات نر قوی تر گروه با بیش از یک ماده جفتگیری نموده تا نسل ایجاد شده از این جفتگیری از نظر محتویات ژنتیکی قدرتمند تر و صاحب صفات برتر باشد.

نر قوی تر پس از نزاع با دیگر نر های دسته و از پای در آوردن آنها اقدام به جفتگیری با حیوانات ماده گروه می نماید.

هدف نزاع پیش از جفتگیری اینست که مسلما حیوان نر پیروز که  در مقایسه با نرهای بازنده صفات ژنتیکی برتری داشته قادر به انتقال این صفات به نسل آینده از طریق جفتگیری با ماده ها گردد
 

لازم به ذکر است که در حیوانات نیز همانند انسان ها تعداد نر ها بیش از تعداد ماده ها می باشد. این اختلاف جمعیت در برخی حیوانات مشهود تر از سایر حیوانات است، از جمله در زنبور ها و مورچه ها که تعداد کثیری نر تحت عنوان سرباز و تنها یک ماده یا همان ملکه وجود داشته که در انتها نیز تنها یکی از نر ها با ماده جفتگیری می کند و آن نری است که قوی تر و دارنده صفات ژنتیکی مرغوب تری نسبت به سایر نر ها باشد.

 

در حیوانات از آنجا که قدرت فیزیکی یک معیار اصلی است و توانایی تنازع بقا ارتباط مستقیم با قدرت فیزیکی دارد این گونه جفتگیری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد.

زیرا که فرزندان نر های قوی تر به سبب وراثت ژن های مرغوب همواره از قدرت فیزیکی بالاتری در مقایسه با فرزندان نر های ضعیف تر برخوردار خواهند بود.

  

شهر نشینی، انسانیت و بدین جهت کاهش اهمیت قدرت فیزیکی در جوامع بشری به طور کلی نیاز به چنین روش جفتگیری را از میان می برد.

 

در مورد انسان ها مسلما انسانیت، شرافت، اصالت، قدرت ذهنی و معنوی، و دیگر معیار های انسانی ارزشی بس والا تر از قدرت فیزیکی دارد 

 

درجه هوشی پایین تر ، وفاداری کمتر و تمایل به برقراری روابط جنسی بیشتر

 

محققین دانشگاه هاروارد طی تحقیقاتی بر روی درصد موفقیت ازدواج ها نشان داده اند که زوجهایی که دارای درجه هوشی بالاتری هستند در روابط زناشویی خود به مراتب موفق تر از دیگر زوج ها می باشند
 

دانشمندان ثابت کرده اند که بی وفایی همسران نسبت به یکدیگر، روابط خارج از رابطه زناشویی و ابراز علاقه به شخص سوم چه از طرف زن و چه از جانب مرد، در میان زوج های با ضریب هوشی بالا به مراتب کمتر از زوج های با ضریب هوشی متوسط و زوج های با ضریب هوشی پایین مشاهده می شود.

  

دانشمندان نشان داده اند که میزان وفاداری زوجین به یکدیگر رابطه مستقیم و معنی داری با درجه هوشی زوجین داشته به طوری که زوجین با ضریب هوشی بالا تر به طور چشمگیری بیش از زوجین با ضریب هوشی پایین تر به یکدیگر وفادار می باشند
 
 

ضریب هوشی پایین تر، و عشق و علاقه سطحی تر

 

عشق و علاقه ای که زوجین به یکدیگر نثار می کنند ارتباط مستقیم و معنی داری با ضریب هوشی آنها دارد به طوری که زوجین با ضریب هوشی بالاتر ابراز علاقه بیشتری به همسران خود مبزول داشته و قویا نسبت به روابط خارج از زندگی زناشویی ابراز مخالفت نمودند.

 

از آنجا که انسان اشرف مخلوقات است و روند تکاملی انسان ها بر آن است که یک فرد را به برترین درجه تکامل معنوی نایل آورد، واضح است که تک همسری به عنوان یک اصل در انسان ها پذیرفته می شود.

انسان هایی که قویا به این نکته واقفند که انسان اشرف مخلوقات بوده و روند تکاملی اش معنوی است و نه فیزیکی، در انتخاب زوج بیش از پیش بر معیار های معنوی تاکید داشته و همواره افراد را با درجه انسانیت، شرافت، و استعداد ها و توانایی های ذهنیشان می سنجند و عشق و علاقه خود را نثار یک فرد خواهند نمود.

 

دانشمندان در بررسی های خود نشان داده اند که چنین افرادی همواره کششی به سوی افراد با ضریب هوشی بالا نشان می دهند، و پر واضح است که این افراد خود نیز باید دارای همین صفات باشند چرا که همانند همیشه همانند را جذب می کند و این است قانون جذب.

 

ضریب هوشی پایین تر و روابط جنسی بیشتر و زود هنگام تر

 

در خصوص میزان هوش و روابط جنسی قبل از ازدواج مطلعات فراوانی انجام گرفته است. دانشمندان با ثبت ضریب هوشی افراد و اینکه آیا قبل ازدواج روابط جنسی را تجربه کرده اند یا خیر، به نتایج بسیار جالب توجهی دست یافته اند.

بررسی ها نشان داده اند که درصد افراد با ضریب هوشی پایین تر که پیش از ازدواج روابط جنسی را تجربه کرده اند به طور قابل توجهی بیش از درصد افراد با ضریب هوشی بالایی است که پیش از ازدواج روابط جنسی را تجربه کرده اند.

 

در یک بررسی که بر روی دختران دانشگاه برکلی، یکی از دانشگاه های بسیار معتبر در آمریکا، انجام گرفته است، نشان داده شده که تنها 20 درصد از این دختران روابط جنسی را تجربه کرده اند، حال آنکه این رقم در چندین دانشگاه دیگر که دانشجویان آن از نظر تحصیلی و ضریب هوشی در جایگاه پایینتری قرار داشتند بیش از 70 درصد و در برخی دیگر از دانشگاه ها به بیش از 90 درصد نیز می رسید.

چنین اختلاف فاحشی به واقع نشان دهنده اینست که افراد با ضریب هوشی بالاتر تمایل کمتری به برقراری روابط جنسی بیهوده با دیگر افراد نشان می دهند و اهمیت بیشتری برای ارزشهای معنوی قایلند تا ارزشهای جسمانی.

 

روند کلی چنین است که افراد با ضریب هوشی پایین تر همواره تمایل بیشتری به برقراری روابط جنسی صرف و به دور از عشق و وفاداری از خود نشان می دهند و بدین جهت راحت تر از افراد با ضریب هوشی بالاتر تن به اینگونه روابط می دهند.

همچنین در یک بررسی دیگر دانشمندان رابطه میان رشته تحصیلی و میزان باکرگی دانشجویان دختر را مورد بررسی قرار دادند. بر این اساس میزان باکرگی در دانشجویانی که در رشته هایی که نیازمند به ضریب هوشی بالاتری هستند مشغول به تحصیل اند بیش از سایر دانشجویان می باشد.

 

بر اساس این بررسی ها دانشجویان رشته پزشکی، بیوشیمی، و برخی از گرایش های مهندسی دارای بالاترین میزان باکرگی برابر با 83 درصد بودند.

 

درجه هوشی پایین تر در فرزندان حاصل از ازدواج زن و یا مرد مطلقه با یکدیگر

 

بررسی ها نشان داده اند که کودکانی که حاصل ار ازدواج زنان و یا مردان مطلقه با یکدیگر اند نسبت به کودکانی که والدین آنها از ابتدا با یکدیگر در پیوند زناشویی بوده اند ضریب هوشی پایین تری دارند. بررسی ها نشان داده اند که در صورتی که فرزندی حاصل از ازدواج زن و مردی باشد که هر دو شان یک طلاق را تجربه کرده اند ضریب هوشی اش به مراتب کمتر از فرزندی خواهد بود که حاصل از ازدواجی است که در آن تنها یکی از والدین سابقا طلاق را تجربه کرده اند. از آنجا که طلاق نشاندهنده حد اقل میزان وفاداری زن و مرد به یکدیگر است، چنین نتایجی کاملا قابل انتظار و از نقطه نظر علم ژنتیک قابل اثبات اند.

  

حال که ارتباط میان ضریب هوشی و تمایل به وفاداری بین زوجین از نقطه نظر علم ژنتیک مورد بررسی قرار گرفته، مشهود است که اکثریت کسانی که تمایل به برقراری روابط جنسی با افراد خارج از پیوند زناشویی را دارند مسلما از نظر ارزشهای معنوی در جایگاه پایین تری نسبت به سایرین قرار داشته و دید آنها بر روی همسرانشان صرفاً دیدی جنسی خواهد بود.

 

دو داستان جالب

من خیلی خوشحال بودم… من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بودیم… والدینم خیلی کمکم کردند… دوستانم خیلی تشویقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده ای بود… فقط یه چیز من رو یه کم نگران می کرد و اون هم خواهر نامزدم بود… اون دختر باحال، زیبا و جذابی بود که گاهی اوقات بی پروا با من شوخی های ناجوری می کرد و باعث می شد که من احساس راحتی نداشته باشم… یه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من خواست که برم خونه شون برای انتخاب مدعوین عروسی… سوار ماشینم شدم و وقتی رفتم اونجا اون تنها بود و بلافاصله رک و راست به من گفت: اگه همین الان ۵۰۰ دلار به من بدی بعدش حاضرم با تو …………….! من شوکه شده بودم و نمی تونستم حرف بزنم… اون گفت: من میرم توی اتاق خواب و اگه تو مایل به این کار هستی بیا پیشم… وقتی که داشت از پله ها بالا می رفت من بهش خیره شده بودم و بعد از رفتنش چند دقیقه ایستادم و بعد به طرف در ساختمون برگشتم و از خونه خارج شدم… یهو با چهرهء نامزدم و چشمهای اشک آلود پدر نامزدم مواجه شدم! پدر نامزدم من رو در آغوش گرفت و گفت: تو از امتحان ما موفق بیرون اومدی… ما خیلی خوشحالیم که چنین دامادی داریم… ما هیچکس بهتر از تو نمی تونستیم برای دخترمون پیدا کنیم… به خانوادهء ما خوش اومدی.


نتیجهء اخلاقی: همیشه کیف پولتون رو توی داشبورد ماشینتون بذارید.


 

************ ******

 

چهار تا دوست که ۳۰ سال بود همدیگه رو ندیده بودند توی یه مهمونی همدیگه رو می بینن و شروع می کنن در مورد زندگی هاشون برای همدیگه تعریف کنن. بعد از یه مدت یکی از اونا بلند میشه میره دستشویی. سه تای دیگه صحبت رو می کشونن به تعریف از فرزندانشون...

اولی: پسر من باعث افتخار و خوشحالی منه. اون توی یه کار عالی وارد شد و خیلی سریع پیشرفت کرد. پسرم درس اقتصاد خوند و توی یه شرکت بزرگ استخدام شد و پله های ترقی رو سریع بالا رفت و حالا شده معاون رئیس شرکت. پسرم انقدر پولدار شده که حتی برای تولد بهترین دوستش یه مرسدس بنز بهش هدیه داد...

دومی: جالبه. پسر من هم مایهء افتخار و سرفرازی منه. توی یه شرکت هواپیمایی مشغول به کار شد و بعد دورهء خلبانی گذروند و سهامدار شرکت شد و الان اکثر سهام اون شرکت رو تصاحب کرده. پسرم اونقدر پولدار شد که برای تولد صمیمی ترین دوستش یه هواپیمای خصوصی بهش هدیه داد.

سومی: خیلی خوبه. پسر من هم باعث افتخار من شده... اون توی بهترین دانشگاههای جهان درس خوند و یه مهندس فوق العاده شد. الان یه شرکت ساختمانی بزرگ برای خودش تأسیس کرده و میلیونر شده... پسرم اونقدر وضعش خوبه که برای تولد بهترین دوستش یه ویلای ۳۰۰۰ متری بهش هدیه داد.

هر سه تا دوست داشتند به همدیگه تبریک می گفتند که دوست چهارم برگشت سر میز و پرسید این تبریکات به خاطر چیه؟ سه تای دیگه گفتند: ما در مورد پسرهامون که باعث غرور و سربلندی ما شدن صحبت کردیم. راستی تو در مورد فرزندت چی داری تعریف کنی؟

چهارمی گفت: دختر من رقاص کاباره شده و شبها با دوستاش توی یه کلوپ مخصوص کار میکنه. سه تای دیگه گفتند: اوه! مایهء خجالته! چه افتضاحی! دوست چهارم گفت: نه. من ازش ناراضی نیستم. اون دختر منه و من دوستش دارم. در ضمن زندگی بدی هم نداره. اتفاقاً همین دو هفته پیش به مناسبت تولدش از سه تا از صمیمی ترین دوست پسراش یه مرسدس بنز و یه هواپیمای خصوصی و یه ویلای ۳۰۰۰ متری هدیه گرفت!

نتیجهء اخلاقی: هیچوقت به چیزی که کاملا" در موردش مطمئن نیستی افتخار نکن