آهو دختری بی عشق

آهو دختری بی عشق

ترفند ،جوک ، شعر ،کامپیوتر و ....
آهو دختری بی عشق

آهو دختری بی عشق

ترفند ،جوک ، شعر ،کامپیوتر و ....

زیبای خیانت کار


شنیده ام که عشقی جدید برگزیدی. چندی پیش هم دیدم ! با زیبایی خدادادیت. با چشمانی... سر شار از فریب و دروغ چه زیبا عشق می ورزی....

سروش عشقت چندیست که گوشم را نوازش میکند. نمیدانم چگونه خود را مهیا کنم برای پذیرفتنش..... برای درک ان همه نیرنگ...

میدانم.....

میدانم عشق ورزیدن برایت شده عادت..
اری عروس هزار داماد من. شنیده ام دامادی جدید اختیار کرده ای.... عشقی جدید؟ نیرنگی جدید؟ وعده های جدید؟؟!

زیبای من عشق پوشالی من اموخته ام عشق بورزم ولی هیچ گاه نیاموختم به عشق خیانت کنم...(برای چه؟ نمیدانم)


خیانت کار من نفرین نامه ام را برایت پست کردم ولی هنوز جوابی ندیدم از تو...نامه هایت را هم بی جواب میگذاری؟؟؟


میشناسمت. همان سایه ای هستی که هر لحظه من را همراهی میکردی... اما چه سود؟ با غروب خورشید تو هم غروب میکردی...


من ماه نبودم عروسکی بودم به سان بازیچه های کودکیت...
تو هم خورشیدم نبودی چراغی بودی که هر لحظه بی فروغ تر از قبل بر من نگاه میکردی...


زیبای خیانت کار هزار داماد من


عشق جدیدت مبارک

شعرهای من

سر تا پای خودم را که خلاصه میکنم، 
میشوم قد یک کف دست خاک
که ممکن بود یک تکه آجر باشد توی دیوار یک خانه
یا یک قلوه سنگ روی شانه یک کوه
یا مشتی سنگریزه، ته ته اقیانوس؛
یا حتی خاک یک گلدان باشد؛ خاک همین گلدان پشت پنجره

یک کف دست خاک ممکن است هیچ وقت
هیچ اسمی نداشته باشد و تا همیشه، خاک باقی بماند، فقط خاک
اما حالا یک کف دست خاک وجود دارد که خدا به او اجازه داده نفس بکشد
ببیند، بشنود، بفهمد، جان داشته باشد. 

یک مشت خاک که اجازه دارد عاشق بشود،
انتخاب کند، عوض بشود، تغییر کند

وای، خدای بزرگ! من چقدر خوشبختم. من همان خاک انتخاب شده هستم 
همان خاکی که با بقیه خاکها فرق می کند

من آن خاکی هستم که خدا از نفسش در آن دمیده
من آن خاک قیمتی ام

که می خواهم تغییر کنم......... انتخاب کنم 
وای بر من اگر همین طور خاک باقی بمانم 


تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید
دلم گرفته ازین لحظه های بارانی
نشسته در نفسم موج صد پریشانی

هوای غربت ما را کسی نمی داند
هوای غربت ما را تویی که می دانی

ببین که پر ز سکوتم در این هوای غریب
ببین سکوت درونم ، سکوت طوفانی

به آسمان تو دیگر نمی رسد دستم
بگیر دست مرا ای خدای نورانی

اگر چه دست تهی آمدم به درگاهت
دلم پر است. پر از ربنای عرفانی

Image Hosted by Free Photo Hosting at http://www.iranxm.com/

این عکسو خیلیییییییی دوس دارم

و آسمان نگاهی که پر از زلالی نیست
کسی شبیه تو اصلا در این حوالی نیست … 


غروب کرد غزل با خدا نگهدارت
هنوز زمزمه هایم رو به راه وعالی نیست … 

چگونه پر بگشایم به سوی فرداها؟
که شوق پر زدنم با شکسته بالی نیست … 

ورق بزن تمام روز های خیسم را
ببین عزیز !!!جز دوری ات ملالی نیست … 

طلوع کن که دل از انتظار لبریز است
مگو برای رسیدن دگر مجالی نیست…

زمین و پنجره و کوچه هم یقین دارند
کسی شبیه تو اصلا در این حوالی نیست…



امشب که یادِ من نیستی

بگذار برایت ترانه ای بخوانم

از آدمکی برفی

که در حسرتت آب شد

و تـــو چشم هــــای خیسش را

به آستین پیراهنت دوختی.... !

Image Hosted by Free Photo Hosting at http://www.iranxm.com/

باز در کلبه تنهایی خویش


عکس روی تو مرا ابری کرد


عکس تو خنده به لب داشت ولی


اشک چشمان مرا جاری کرد...




هیچ کس تنهاییم را حس نکرد

وسعت ویرانیم را حس نکرد

از میان خنده های تلخ من

دیده ی بارانیم را حس نکرد

از میان اشنایان

هیچ کس غربت تنهاییم را حس نکرد




تو برو پیچک من، فکر تنهایی این قلب مرا هیچ نکن،

روی پیشانی من چیزی نیست، غیر یک قصه پر از بی کسی و تنهایی...!





این کلام حرف آخرمن است : بدون تو هرگز!

این عشق تو سرپناه آخر من است و این دوست داشتنت تنها امید بودن من است

بدون تو حرفی برای گفتن نیست به جز یک کلام ، آن هم کلام آخر : خدانگهدار زندگی!

بدون تو جایی برای ماندن نیست و هیچ راهی برای زنده بودن نیست.

چشم به راه تو میباشم در این جاده زندگی ، با پاهای خسته ودلی پر از امید.

وقتی غروب می شود و تو نمی آییدلم پر از خون می شود و چشمهایم پر از اشک.

باز به انتظار طلوع و آمدنت مینشینم .

دلم میخواهد آن لحظه همچو خورشیددر آسمان قلبم طلوع کنی .

ای وای از فردا و وای از آن روزی که آسمان ابری و دلگرفته باشد،آن زمان خورشیدی

درآسمان نیست ، و باز باید به انتظارت نشست ،نشست و گریست با همان دل پر از خون

با آن پاهای خسته و قلبی شکسته.

این کلام حرف آخر من است:  بدون تو هرگز!

این عشق تو سر پناه آخر من است و این غروب آغاز دلتنگی های من است.

بدون تو جایی نیست برای ماندن، بدون تو باید سفر به آن سوی دنیا کرد

آری این کلام حرف آخر من است: بدون تو هرگز!




شعرهای من

حرف دلتو بیا بگو

گریه نکن اشک چشات دنیامو نابود میکنه
منو دوباره اونی که عاشق تو بود میکنه

گریه نکن سخته برام بخوام ازت دل بکنم
بگم اونی که خواستیو دیگه نمی خوادت منم

سخته بخوام بهت بگم که عشق ما تموم شده
بگم همه احساس تو فقط به پام حروم شده

بگم باید باور کنی من دارم از پیشت میرم
گریه نکن سخته برام دستاتو بازم بگیرم

گریه نکن که اشک تو،قلبمو پرپر میکنه
منو با این دیوونگی بدترو بدتر میکنه

گریه نکن سخته برام،با اینکه دوست ندارم
با اینکه میگذرم ازت میرمو تنهات میذارم

اما هنوز سخته برام اشک چشاتو ببینم
سخته بگم دوست ندارم به پای عشقت بشینم

اما بدون رفتن من بهتره از موندن تو
بهتره از گریه هاتو،شعرای تلخ،خوندن تو

با اینکه سخته ولی خب بهتره زود تموم بشه
بذار که قصه ی منم مثل تو ناتموم بشه

گریه نکن آخرشه٬بیشتر از این نمی تونم
سخته بخوام با کسی که دوسش ندارم بمونم

کاش میشد یه دفعه

آروم آروم
دارم از یادت میرم
عشق من کاری کن
دارم از دست میرم
من هنوز حاضرم
واسه تو بمیرم
اخه به عشقت اسیرم

آروم آروم
دارم از یادت میرم
عشق من کاری کن
دارم از دست میرم
من هنوز حاضرم
واسه تو بمیرم
اخه به عشقت اسیرم

کاش میشد یه دفعه
فقط یه دفعه
بگی دوستم داری
ازت چی کم میشه
سر تو رو شونم
حس کنم
یه دفعه

کاش میشد یه دفعه
فقط یه دفعه
بگی دوستم داری
ازت چی کم میشه
سر تو رو شونم
حس کنم
یه دفعه

شعرهای من


روزی دختری به کوروش کبیر گفت :من تورو خیلی دوست دارم

کوروش گفت:لیاقت تورو من ندارم برادرم داره که خیلی از من خوشگلتره و الان پشت سرت ایستاده

دختر برگشت وپشت سرش را نگاه کرد

کوروش گفت:اگر تو دوستم داشتی هرگز پشت سرت رو نگاه نمی کردی





کودکی که لنگه کفشش را امواج دریا از او گرفته بودند

روی ساحل نوشت:دریا دزد کفشهای من

مردی که از دریا ماهی گرفته بود

روی ماسه نوشت:دریا سخاوتمندترین سفره

موج آمد وهمه ی جملات را شست

وتنها برای من این پیغام را بر جا گذاشت:

برداشت های دیگران در مورد خودت را در وسعت خویش حل کن تا دریا باشی



 




هرگز به دیگران اجازه نده قلم خودخواهی به دست بگیرند

دفتر سرنوشتت را ورق بزنند

خاطراتت را پاک کنند

و در پایانش بنویسند قسمت نبود




وصیت نامه یک دختر

 
وصیت نامه

از بوی گلاب بدم می آید ، همون آب معدنی کفایت می کند... ،
نگید این رانی هلو دوست داشت ، سنگ قبرش رو با رانی بشوریمااا ،
نوچ میشه ، من از مورچه ها دل خوشی ندارم !


آقایون فامیل ، به خاطر من سه متر ریش نزارید !
خانوم های فامیل ، خواهشا بالای سر قبرم جیغ و داد نکنید ،
باور کنید من از همهمه و شلوغی بدم میومد ! مردم ، گناه که نکردم !


مراسم ختم من رو تو هیچ مسجدی نگیرید ،
راستی آخوند هم نیارید واسه فامیل ، دینی کلاس پنجم رو یادآوری کنه !!!


توی درایو E عکس دارم ، خوراک اعلامیه ،
عکس پرسنلی نزاریداا ، اونا جلب ترحم نمی کنه !


بعد از مرگم هنوز میت رو زمین مونده هارد کامپیوترم رو بزارید تو ماکروفر !
یه کاری کنید درایو D بیشتر بترکه ! من اندک آبرویی داشتم در این خانواده !!!


یه وقت ساندیس ماندیس دست فامیل ندیداااا ... ساندیس خیلی بده !!!


روی خرما ها پودر نارگیل نریزید ، هم شکلش خز میشه ، هم بد مزه میشه !
همون گردو بزارید لاش خیلی حال میده !
( پ ن : هنگام تزئین حلوا دست خود را با آب و صابون بشویید ! )


پنج شنبه ها سر خاکم نیاید چه کاریه ؟ ترافــــیک !


فیس بوکم رو بلاک نکنید ، گهگداری باهاش پست بدید بیاد بالا جیگر رفیقام کباب شه !


به اقوام بگویید از اون تکست های مرگ برام بگن
مثلا هنگام دیدن قبرم بگن : خونه ی نو مبارک !


شایعه کنید قبل مرگش بهش الهام شده بود میمره !
از اون دیالوگ هاست که مو به تن سیخ می کنه هااا !!


هنگام خاک کردنم یک بیل کوچک کنارم بگذارید ، شاید دلم برایتان تنگ شد !!


و در آخر :

بنویـسید بعد مرگـم روی سـنـگ ... با خطـوط نـرم و زیــبا و قشــنگ
او خفته است در این گور سرد ... مرگش را دیده بود در یک پاییز زرد
در 21 سالـگـی مــرد و در X سالـگــی بــه خـاک سـپــرده شــد
 
**********************
یکنفر در هـمین نزدیکــی ها
چــیزی
به وسعت یک زنــدگی برایت جا گذاشته است
خیالـــت راحت باشد
آرام چشمهایت را ببــند
یکنفر برای همه نگرانـــــی هایت بیــدار است
یکنفر که از همه زیبایی های دنیــا
تـنهـا تـــو را بـــــاور دارد ...
 
*******************

دلـــــــم تــــــنــــــگ شـــــــــده

برای عکس هایی که پاره کردم و سوزانـدمشان...
برای دفتر خاطراتم که مدتهاست دیگر چیزی در آن نمی نویسم...
حـتـی برای آدمهای حسودی که دورو برم می چرخیدند و خـیـلـی دیـــرشناختمشان...!
برای بـی خـیـالــی و آرامشی که مدتهاست که دیگر ندارمش...
خنده هایی که دارم فراموششان می کنم...
...
و برای خودم که حالا دیگـر خیلی عوض شده ام !!!
 

********************

زن، چراغ خانه است


می گویند زن، چراغ خانه است.
اما
لابد شنیده اید که در همین راستا، بعضی ها طرفدار "چلچراغ" شده اند
و بعضی ها هم تمایل به "صرفه جویی در مصرف برق" دارند!

با این حساب می شود این تعاریف را نیز ارائه داد:
دوست دختر:
چراغ گرد سوز! (در بلاد کفر، آن را GF می گویند. تحقیقات نشان داده این لغت، مخفف عبارت Gerdsooz Fitile (فتیله گردسوز) می باشد که در شرایط اضطراری، روشنایی اندکی می افروزد و خاموش شدنش سه سوته است و یک فوته!)

معشوق:
لامپ مهتابی! (در راستای رمانتیک بودن قضیه!)

همسر موقت:
لامپ کم مصرف!

همسر دائم:
همان چراغ خانه

همسر مطلقه:
لامپ سوخته!

همسر ایده آل:
چراغ جادو! (هردو افسانه اند!)

و اما شعر مرتبط:
با غول چراغ، آرزویی بکنید
از او طلب فرشته خویی بکنید
یک دانه بس است زن، مگر نشنیدید
خواهشا" در مصرف برق صرفه جویی بکنید

*****************
اون “میم” مالکیتی که

به آخر اسمم اضافه میکنی

بزرگترین و زیباترین کلمه عاشقانه ایه که شنیدم

مثلا وقتی میگی

**
خانومم**
 
*************************
 
کلافه و بی قرارم ، خبری از گذر زمان ندارم !
دستهایم میلرزد ، اینک روز است یا شب ، این را هم نمی دانم
تنها دردی در سینه دارم و بغضی  که گلویم را می فشارد
تمام وجودم سرد است ، سیاهی لحظه هایم کار سرنوشت است
من دیوانه چقدر ساده بودم ، من عاشق چقدر بیچاره بودم
نمیخواستم عاشق شوم ، قلبم اسیر رویاهایم شد
رویاهایی که با تو داشتم ، کاش یاد تو را در خاطرم نداشتم
خواستم تو را فراموش کنم ، فراموشی را فراموش کردم
خواستم اشک نریزم ، یک عالمه بغض در گلویم را جمع کردم
کلافه و بی قرارم ، مثل این است که دیگر هیچ امیدی ندارم
سادگی من بود که بیش از هرچیزی مرا میسوزاند،
کاش به تو اعتماد نمیکردم ، کاش تو را نمیدیدم و راه خودم را میرفتم
کاش لحظه ای که گفتی عاشقمی ، معنای عشق را نمیدانستم
همه جا مثل قلبم دلگیر است ، همه جا مثل چشمانم خیس است
همه جا مثل غروبها ، مثل پاییز و مثل این روزها نفسگیر است
همیشه میگفتم بی خیال ، اما اینبار بی خیالی به من گفت بی خیال
همیشه میگفتم میگذرد میرود ، اما اینبار گذشت و چیزی از یادم نرفت
 
*************************
 
هرگز گمان نبرده بودم

روزی مرا را به دست باد می دهی

هرگز نخواندم این کتاب بی خط را

در نگاه من این چنین شاد می روی

می روی و هرگز ندیدی که

دلم شکست به دست بی رحمت

هرگز نگفتی این دختر تنها

مرحمی بود به جان پردردت

حتی به خوابم نیامدی هرگز

تا ندانم ریا بود هرچه می گفتی

یاد داری که خاطرت مکدر بود ؟!

برسر همین شانه می خفتی

حالا که رفته ای برو بدرود

ای که بافریب عاشقم کردی

برو که دیگر نمی کنم یادت

تو همان بزرگ مرد نامردی
 
***********************

 
همیشه خوابها
از ارتفاع ساده لوحی خود پرت می شوند و می میرند .
من شبدر چهار پری را می بویم
که روی گور مفاهیم کهنه روییده ست
آیا زنی که در کفن انتظار و عصمت خود خاک شد جوانی من بود ؟
آیا دوباره من از پله های کنجکاوی خود بالا خواهم رفت
تا به خدای خوب ، که در پشت بام خانه قدم می زند سلام بگویم ؟
حس می کنم که وقت گذشته است
حس می کنم که (( لحظه )) ، سهم من از برگ های تاریخ است
حس می کنم که میز فاصله کاذبی ست در میان گیسوان
من و دست های این غریبه غمگین
حرفی به من بزن
(( آیا کسی که مهربانی یک جسم زنده را به تو می بخشد
جز درک حس زنده بودن از تو چه می خواهد ؟
حرفی به من بزن
من در پناه پنجره ام
با آفتاب رابطه دارم .
 
من چشم میگذارم و تو قایم میشوی
من هنوز روزها را میشمارم
تو پیدا نمیشوی
یا من بازی را بلد نیستم
یا تو جر زدی . . .
 
 
******************

 
دوستی می گفت
خیلی سال پیش که دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند
تعدادی هم برای محکم کاری دو بار این کار را انجام میدادند، ابتدا و انتهای کلاس ، که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی.
هم رشته ای داشتم که شیفته ی یکی از دختران هم دوره اش بود.
هر وقت این خانم سر کلاس حاضربود، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند، جناب مجنون می گفت:
استاد همه حاضرند!
و بالعکس، اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس، می گفت:
استاد امروز همه غایبند، هیچ کس نیامده!
در اواخر دوران تحصیل ازدواج کردند و دورادور می شنیدم که بسیار خوب و خوش هستند.
 
امروز خبردار شدم که آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ کرده است:

 
هیچ کس زنده نیست ... همه مردند

*****************
آنقــدر مــــرا سرد کـــرد ؛
از خــــودش .. از عشـــق ..
کــه حـــالا بــه جـــای دلبستن ،  یــــخ بستــه امـ!
آهــــای !!! روی احســاســم پــا نگذاریــد ..
لیـــز می خوریــد .!
hamtaraneh.com

******************
زن با وفا
hamtaraneh.com

*****************