آهو دختری بی عشق

آهو دختری بی عشق

ترفند ،جوک ، شعر ،کامپیوتر و ....
آهو دختری بی عشق

آهو دختری بی عشق

ترفند ،جوک ، شعر ،کامپیوتر و ....

شعر

 

این چه دنیای غریبی است میان من  و تو

شاید از جنس نگاه است جهان من و تو

رشک عالم شده آغوش من و قامت تو

خون به پا ساخته این تیر و کمان من وتو

تو و آن گوشه غربت، من و این کنج خراب

این بلا چیست که افتاده به جان من و تو؟

چنگ انداخته در زلف درختان از درد

خسته از سوگ بهار است خزان من و تو

گرچه از جنس جهانی متفاوت شده ایم

باز دنیای غریبی است میان من و تو

******************************************************

تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم               

آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم

با آسمان مفاخره کردیم تا سحر                    

او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم

او با شهاب بر شب تب کرده خط کشید          

من برق چشم ملتهبت را رقم زدم

تا کورسوی اخترکان بشکند همه                   

از نام تو به بام افق ها، علم زدم

با وامی از نگاه تو خورشیدهای شب             

نظم قدیم شام و سحر را به هم زدم

هر نامه را به نام و به عنوان هرکه بود                      

تنها به شوق از تو نوشتن قلم زدم

تا عشق، چون نسیم به خاکسترم وزد             

شک از تو وام کردم و در باورم زدم

از شادی ام مپرس که من نیز در ازل             

همراه خواجه قرعه قسمت به غم زدم

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد