آهو دختری بی عشق

آهو دختری بی عشق

ترفند ،جوک ، شعر ،کامپیوتر و ....
آهو دختری بی عشق

آهو دختری بی عشق

ترفند ،جوک ، شعر ،کامپیوتر و ....

شعرهای من

بی جهت دیوانه ام کردی و گریاندی


چه خوش مستانه بردی ره به قلبم تیر کوباندی
تو این دیوانه دل، حیرانه دل را خوب سوزاندی

نگفتی آخر او در این میانه خرد و نادان است!؟
چرا تو بی جهت دیوانه اش کردی و گریاندی؟

دلم حیران و سرگردان رویایی است رویایی
تو او را همچو نعشی روی تابوتش بخواباندی

به دو چشم پریشان و نگاهی منتظر سوگند
که تو مانند من در هیبت این عشق واماندی!

به من گفتی: نبوده از ازل عشقی میان ما
چرا، بوده ولی تو به خودت این را نفهماندی!

برو بس کن تو این بازی و بیهوده گویی ها
که این دیوانه دل، حیرانه دل را خوب سوزاندی



 

دارم حست میکنم خیلی نزدیکی به من


این چه احساسیه که منو تو مثل همیم
از همه دنیا جدا، نه زیادیم نه کمیم
دارم حست میکنم لحظه لحظه با منی
تو تموم لحظه هام تو هوا پر میزنی
دارم حست میکنم توی بیداری و خواب
دل واسه تو میزنه بایه دنیا تب و تاب

این چه احساسیه که بی تو آروم ندارم
حتی وقتی با منی باز تورو کم میارم
دارم حست میکنم خیلی نزدیکی به من
خودتو نشون بده عاشقونه حرف بزن
دارم حست میکنم مثل روزای قدیم
هنوزم کوچه ی عشقو منو تو خوب بلدیم

این چه احساسیه که واسه من مقدسی
تا دلم تورو میخواد تو به دادم میرسی


 

از حس پروازم یک آسمون دورم


حرفام و باور کن بد جور گرفتارم
هم بغض بارونم هر لحظه می بارم  
این بی قراری ها تقصیر چشماته
ای که نمی بینی تو قلب من جاته
حرفام و باور کن بی رنگ و بی نورم
از حس پروازم یک آسمون دورم
این خستگی هامو ای کاش که میدیدی
من بی تو پژمردم اما نفهمیدی
حرفامو باور کن حرفی بزن با من
این حس دلگیر رو با یک نگاه بشکن



 

جانا به عهد خود وفا کن




 

کار ما گذشته از شکایت


سکوتم از رضایت نیست، دلم اهل شکایت نیست
هزار شاکی خودش داره، خودش گیره گرفتاره

همون بهتر که ساکت باشه این دل
جدا از این ضوابط باشه این دل

از این بدتر نشه رسواییه ما
که تنها تر نشه تنهاییه ما

که کار ما گذشته از شکایت، هنوزم پایبندیم در رفاقت
میریزه تو خودش دل غصه هاشو، آخه هیچکس نمی خواد قصه هاشو

کسی جرمی نکرده گر به ما این روزها عشقی نمی ورزه
بهایی داشت این دل پیشترها که در این روزها نمی ارزه

که کار ما گذشته از شکایت، هنوزم پایبندیم در رفاقت
میریزه تو خودش دل غصه هاشو، آخه هیچکس نمی خواد قصه هاشو

نظرات 1 + ارسال نظر
میرزاپور دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 00:01 http://usklij.blogsky.com

سلام وبلاگتان زیباست.
احسن برشما
خانم لیسانس حسابداری اگه فرصت کردی از وبلاگ بنده هم دیدن کنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد