آهو دختری بی عشق

آهو دختری بی عشق

ترفند ،جوک ، شعر ،کامپیوتر و ....
آهو دختری بی عشق

آهو دختری بی عشق

ترفند ،جوک ، شعر ،کامپیوتر و ....

پیامکهای فاطمیه


ادامه مطلب ...

همدم

کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه
خودت می دونی عادت نیست فقط دوست داشتن محضه
کنارم هستی و بازم بهونه هامو میگیرم
میگم وای چقدر سرده میام دستاتو میگیرم
یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی میمیرم
از این جا تا دم در هم بری دلشوره میگیرم
فقط تو فکر این عشقم تو فکر بودن با هم
محاله پیش من باشی برم سرگرم کاری شم
می دونم یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزاییکه حواسم نیست بگم خیلی دوستت دادم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری
تو هم از بس منو می خوای یه جورایی خود ازاری
کنارم هستی و انگار همین نزدیکیاس دریا
مگه موهاتو وا کردی که موجش اومده اینجا
قشنگه رد پای عشق بیا بی چتر زیر برف
اگه حال منو داری می فهمی یعنی چی این حرف

  میدونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم
  روزایی که حواسم نیست بگم خیلی دوستت دارم
  تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری
  تو هم از بس منو می خوای یه جورایی خود ازاری

 

  دوست دارم..فقط همین


jokkkkkkkkkkkk

ترکه پشت ماشینش مینویسه : یا زهرا یا هیچکس !

 

میدونی نبات کیلو چنده ؟ نمیدونی ؟ نقل چه طور ؟ اونم نمیدونی ؟


پس قدیمیا درست گفتند : خر چه داند قیمت نقل و نبات !


یه دکتر اصفهانی زنش میمیره روی سنگ قبرش می نویسه : آرامگاه زری همسر دکتر رحیمی مختصص زنان و زایمان ، مطب : خیابان جلفا کوچه سوم پلاک 20 از ساعت ... !


از سبز ترین نقطه ی قلبم ... واست یونجه می فرستم


دوست داری تغییر کنی ؟ خوشگل بشی ؟ عوض بشی ؟ مامان بشی ؟ اصلا یه چیزه دیگه بشی ؟ پس با ما تماس بگیر . 

سازمان بازیافت زباله


شاید اس ام اس های این دفعه تکراری باشه ولی خوب همینه که هست ، به منم ربطی نداره . همش تقصیر احمدی نژاد که توی این مدت هیچ کاری نکرده تا ملت براش جوک در بیارن

از خدا پول خواستم ، بانک داد ، درخت خواستم ، جنگل داد ، اتاق خواستم ، خونه داد ، حالا میترسم ازش تو رو بخوام یه گله گوسفند بده


اگر یک روز دیدی خیلی خیلی تنها شدی ، تا هیچ کس نیست دست کن توی دماغت و حالشو ببر


میدونی نبات کیلو چنده ؟ نمیدونی ؟ نقل چه طور ؟ اونم نمیدونی ؟

پس قدیمیا درست گفتند : خر چه داند قیمت نقل و نبات !


شدم از مردی و مردانگی سیر
دیگه شاکی شدم از دست تقدیر
برای روز مادر شمش و سکه
واسه روز پدر شورت و عرق گیر !

فردا روز جهانی میراث فرهنگیه ! عتیقه روزت مبارک


پسری بودم که اسم نداشت ، با دختری آشنا شدم که وجود نداشت ، به شهری رفتیم که آدم نداشت ، به رستورانی رفتیم که غذا نداشت ، با قاشق چنگالی غذا خوردیم که دسته نداشت ، اون غذا اصلا مزه نداشت ، ولی سر کارگذاشتن تو خیلی مزه داشت !


نمیگم که برام قدر یه دنیا عزیزی چون دنیا یه جایی تموم میشه . . .
نمیگم که مثل گلی چون گل هم یه روز پژمرده میشه . . .
نمیگم دوست دارم چون که. . . من اصلا دوست ندارم !


اگه فرهاد شیرین یادش بره
اگه مجنون لیلی یادش بره
اگه پرنده پرواز یادش بره
من هیچ وقت پول اس ام اس هایی رو که واسه تو فرستادم یادم نمیره !


سلام عزیزم ! میدونی چه بلایی سرم اومده ؟ پلیس منو به جرم " زشت ترین شهروند ایرانی " گرفته ! جون هرکسی دوست داری بیا بهشون نشون بده دارند اشتباه می کنند !


در چشم هایت نگاه کردم تمام زیبایی های آفرینش را دیدم ، خودتو نگیر تو چشات خودمو دیدم !

بانک ملی شما را به ادامه ی خوابتان دعوت مینماید !


این اس ام اس را برای 5 نفر بفرست تا به حاجتت برسی ! باور کن جدی میگم ، منم اولش قبول نداشتم مشقامو خوب نوشتم بابام بهم عیدی داد یه توپ قلقلی داد


دیروز کلی انتظار کشیدم نیومدی ، امروز التماس کردم باز نیومدی ، میترسم فردا چشمام پر از اشک کنی و باز نیایی .... چه بد دردیه ای یبوست ! 


تو جیغ زدی ، ویغ زدی ، جادو بودی ، دود شدی ، بالا رفتی ، تار شدی ، پایین اومدی ، پود شدی ، پیر شدی ، گریه شدی ، جوون شدی ، خنده شدی ، خان شدی ، بنده شدی ، خروس سرکنده شدی ، میوه شدی ، هسته شدی ، امید شدی ، یاس شدی ، ستاره نحس شدی . . . خلاصه آدم نشدی !


از بینی ام تا دست من راهی به جز انگشت نیست

دلخوش به دستمالم نکن هیچ چی مث انگشت نیست


پلیس جلو یه ترکه رو می گیره میگه کارت ماشین ، گواهی نامه ، بیمه . ترکه می گه چه کار کنم ؟ جمله بسازم ؟!


به ترکه میگن یه تصویر غمناک بکش ...
ترکه یک نون بربری سوخته میکشه


به ترکه میگن شما ترکی ؟ میگه : نه به خدا ، بیا بگرد !

حتما این داستان رو بخون

مرد بیکاری برای سِمَتِ آبدارچی در مایکروسافت تقاضا داد. رئیس هیئت مدیره مصاحبهش کرد و تمیز کردن زمینش رو - به عنوان نمونه کار- دید و گفت: «شما استخدام شدین، آدرس ایمیلتون رو بدین تا فرمهای مربوطه رو واسه تون بفرستم تا پر کنین و همینطور تاریخی که باید کار رو شروع کنین..»
 

مرد جواب داد: «اما من کامپیوتر ندارم، ایمیل هم ندارم!»
رئیس هیئت مدیره گفت: «متأسفم. اگه ایمیل ندارین، یعنی شما وجود خارجی ندارین. و کسی که وجود خارجی نداره، شغل هم نمیتونه داشته باشه.»
مرد در کمال نومیدی اونجا رو ترک کرد. نمیدونست با تنها 10 دلاری که در جیبش داشت چه کار کنه. تصمیم گرفت به سوپرمارکتی بره و یک صندوق 10 کیلویی گوجه فرنگی بخره. یعد خونه به خونه گشت و گوجه فرنگیها رو فروخت. در کمتر از دو ساعت، تونست سرمایهش رو دو برابر کنه. این عمل رو سه بار تکرار کرد و با 60 دلار به خونه برگشت. مرد فهمید میتونه به این طریق زندگیش رو بگذرونه، و شروع کرد به این که هر روز زودتر بره و دیرتر برگرده خونه. در نتیجه پولش هر روز دو یا سه برابر میشد. به زودی یه گاری خرید، بعد یه کامیون، و به زودی ناوگان خودش رو در خط ترانزیت (پخش محصولات) داشت ....

پنج سال بعد، مرد دیگه یکی از بزرگترین خرده فروشان امریکاست. شروع کرد تا برای آیندهی خانوادهش برنامه ربزی کنه، و تصمیم گرفت بیمه عمر بگیره. به یه نمایندگی بیمه زنگ زد و سرویسی رو انتخاب کرد. وقتی صحبت شون به نتیجه رسید، نماینده بیمه از آدرس ایمیل مرد پرسید. مرد جواب داد: «من ایمیل ندارم.»

نماینده بیمه با کنجکاوی پرسید: «شما ایمیل ندارین، ولی با این حال تونستین یک امپراتوری در شغل خودتون به وجود بیارین.. میتونین فکر کنین به کجاها میرسیدین اگه یه ایمیل هم داشتین؟» مرد برای مدتی فکر کرد و گفت:

 

  آره! احتمالاً میشدم یه آبدارچی در شرکت مایکروسافت.


 

نتیجه های اخلاقی:


1. اینترنت چاره ساز زندگی نیست.


2. اگه اینترنت نداشته باشی و سخت کار کنی، میلیونر میشی.


3. اگه این نوشته رو از طریق ایمیل دریافت کردی، تو هم نزدیکی به این که بخوای آبدارچی بشی، به جای میلیونر...!!!


 

درجواب این نوشته به من میل نزنین، من دارم ایمیلم رو میبندم تا برم گوجه فرنگی بفروشم

حکایت روزگارم را بشنو


همه شب نالم چون نی ، که غمی دارم

دل و جان بردی ، اما نشدی یارم
با ما بودی ، بی ما رفتی.
چون بوی گل به کجا رفتی؟
تنها ماندم ، تنها رفتی
چون کاروان رود...
فغانم از زمین بر آسمان رود
دور از یارم ، خون می بارم
فتادم از پا به ناتوانی
اسیر عشقم ، چنان که دانی
رهائی از غم نمی توانم
تو چاره ای کن که میتوانی
گر ز دل برآرم آهی
آتش از دلم خیزد
چون ستاره از مژگانم
اشک آتشین ریزد.
چون کاروان رود
فغانم از زمین
بر آسمان رود
دور از یارم خون می بارم
نه حریفی تا با او غم دل گویم
نه امیدی در خاطر که تو را جوبم
ای شادی جان ، سرو روان،
کز بر ما رفتی،
از محفل ما ، چون دل ما
سوی کجا رفتی؟؟
تنها ماندم ، تنها رفتی
چو ن بوی گل به کجا رفتی؟؟
به کجائی غمگسار من
فغان زار من بشنو...... باز آ
از صبا حکایتی از روزگار من بشنو
باز آ ..... باز آ..... سوی رهی
چون روشنی از دیده ما رفتی
با قافله باد صبا رفتی
تنها ماندم ، تنها ماندم